حتی به اندازه گذشت کردن از

حتی به اندازه گذشت کردن از
یک خطا هم مرا نمیخواست ،آنقدر
آتش بجانم زد تا عاقبت خطا کردم
واو‌ برای همیشه ترکم کرد...
او میدانست چگونه طنازی کند بادله منه
شیدایش که تسخیراوشوم ،جای بوسه هایش هنوز برجسمم مانده ،گرمی دستانش ،عطرگیسوانش دلیل شب گریه های تمام شبهای من. است
دیدگاه ها (۲)

سالهاست که ندیده ام تورا،زیرا ،به اجبار مرا تسلیم خواسته ات ...

هیچ چیز تهوع اورتر از آدمی که رهاشده تا دیگر نباشد اما اومدا...

مرا که این لحظه از شب دریافتم دلیل نخواستن ها ونبودن ونیامدن...

همینکه کودک احساسم را بسویتروانه میکنم ،همینکه میخواهم احساس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط