زمستان است و
زمستان است و
چشم کوچه از انتظارت ، سپید!
پرنده ی مهاجرم!
بگو با کدام برف مینشینی
بر شاخسار تنهایی ام؟
دلواپس سرما نباش؛
اینجا از هیزم دل
آتشی برایت روشن کرده ام ..
#𝐒𝐞𝐭𝐚𝐫𝐞𝐡_𝐊𝐢𝐦𝐢𝐲𝐚
چشم کوچه از انتظارت ، سپید!
پرنده ی مهاجرم!
بگو با کدام برف مینشینی
بر شاخسار تنهایی ام؟
دلواپس سرما نباش؛
اینجا از هیزم دل
آتشی برایت روشن کرده ام ..
#𝐒𝐞𝐭𝐚𝐫𝐞𝐡_𝐊𝐢𝐦𝐢𝐲𝐚
۱۴.۷k
۰۳ دی ۱۴۰۰