فصل دو من هفت تا ددی دارم ❤🚫
#part_56
تهیونگ طی یه حرکت به سمت ماروین رفت و با گرفتن صورتش لب هاش روی لب های پسر قرار داد
مطمئن بود ماروین مثل مامانش با اینکار ساکت میشه اما هنوز اون پسر رو نمیشناخت
ماروین با کوبوندن پاش توی ناحیه حساس تهیونگ اون به عقب هول داد که روی زمین افتاد
ماروین:فک کردم منم مامانمم ها.؟! کورخوندی بیبی
وقتی دید اون هفتا سمج تر از این حرفان گوشیش رو برداشت و با گرفتن شماره پلیس روی بلندگو گذاشت
_بفرمایید
ماروین:کمکمون کنید..هق..هفت تا آقا..هق...هق...دارن..هق مامانمو اذیت میکننن....هق...لطفا...کمک کنید..
_آدرستونو بده زود میایم پسر کوچولو
ماروین تا خواست دهن باز کنه شوگا گوشیو و از دستش کشید و قطع کرد
هفتا پسر و حتی هانا توی نقش بازی کردن ماروین و صدای بغض دار و آرومش حین حرف زدن بودن
ماروین پوزخندی زد و داد زد:میرین یا نههههههههه.؟!
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
تهیونگ طی یه حرکت به سمت ماروین رفت و با گرفتن صورتش لب هاش روی لب های پسر قرار داد
مطمئن بود ماروین مثل مامانش با اینکار ساکت میشه اما هنوز اون پسر رو نمیشناخت
ماروین با کوبوندن پاش توی ناحیه حساس تهیونگ اون به عقب هول داد که روی زمین افتاد
ماروین:فک کردم منم مامانمم ها.؟! کورخوندی بیبی
وقتی دید اون هفتا سمج تر از این حرفان گوشیش رو برداشت و با گرفتن شماره پلیس روی بلندگو گذاشت
_بفرمایید
ماروین:کمکمون کنید..هق..هفت تا آقا..هق...هق...دارن..هق مامانمو اذیت میکننن....هق...لطفا...کمک کنید..
_آدرستونو بده زود میایم پسر کوچولو
ماروین تا خواست دهن باز کنه شوگا گوشیو و از دستش کشید و قطع کرد
هفتا پسر و حتی هانا توی نقش بازی کردن ماروین و صدای بغض دار و آرومش حین حرف زدن بودن
ماروین پوزخندی زد و داد زد:میرین یا نههههههههه.؟!
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
۴۹.۹k
۰۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.