من آواره بشکسته بالم ...
من آواره بشکسته بالم ...
شب ....
یه وسعت بی انتهای تاریک .....
واسه یکی یه آرامش بعد روز پر از خستگی ....
واسه یکی یه شب طولانی و پر از کار و شیفت شب و شلوغی ....
واسه یکی زمان کتاب خوندن و فکر کردن و لذت بردن از سکوت....
شب واسه من .....
بگذریم.....🥲
به چشم هایم که چشم می دوخت...
نفسم می بُرید...
بعدها فهمیدم...
عشق...
خودش می بُرد و می دوزد...
گوشش هم به هیچ چیز و هیچ کس
بدهکار نیست...
تمام آدمهای دیگر....
به تدریج از نظر ...
من غایب شدهاند.
تنها تو را میتوانم ببینم...
حتی در تاریکی شب .....
دلتنگی.من به تو تمامی ندارد...
هر شب دلم از در و دیوار خیالت بالا میرود .....
اما دستش به تو نمیرسد ...
23:20 دیر رسیدم به همه چی ....حتی ....
و شب.بخیر....🌙
شب ....
یه وسعت بی انتهای تاریک .....
واسه یکی یه آرامش بعد روز پر از خستگی ....
واسه یکی یه شب طولانی و پر از کار و شیفت شب و شلوغی ....
واسه یکی زمان کتاب خوندن و فکر کردن و لذت بردن از سکوت....
شب واسه من .....
بگذریم.....🥲
به چشم هایم که چشم می دوخت...
نفسم می بُرید...
بعدها فهمیدم...
عشق...
خودش می بُرد و می دوزد...
گوشش هم به هیچ چیز و هیچ کس
بدهکار نیست...
تمام آدمهای دیگر....
به تدریج از نظر ...
من غایب شدهاند.
تنها تو را میتوانم ببینم...
حتی در تاریکی شب .....
دلتنگی.من به تو تمامی ندارد...
هر شب دلم از در و دیوار خیالت بالا میرود .....
اما دستش به تو نمیرسد ...
23:20 دیر رسیدم به همه چی ....حتی ....
و شب.بخیر....🌙
۳۱.۹k
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.