-اگر اتفاقی پیش اومد...
-اگر اتفاقی پیش اومد...
-کافیه صدام بزنی!
کافیه صدام کنی جونگکوک، صدات رو میشنوم و پیدات میکنم؛
خودم رو بهت میرسونم حتی اگر فاصله بین جسمهامون یک دنیا باشه!
بوسه اش را روی لبهای او هدیه کرد و زمزمه وار لب زد:
-قسم به نگاهت... رئیس
پس کجا بود..؟
چرا هر چه فریاد میزد او نمیشنید؟!
̶س̶ر̶خ̶پ̶و̶ش̶
-کافیه صدام بزنی!
کافیه صدام کنی جونگکوک، صدات رو میشنوم و پیدات میکنم؛
خودم رو بهت میرسونم حتی اگر فاصله بین جسمهامون یک دنیا باشه!
بوسه اش را روی لبهای او هدیه کرد و زمزمه وار لب زد:
-قسم به نگاهت... رئیس
پس کجا بود..؟
چرا هر چه فریاد میزد او نمیشنید؟!
̶س̶ر̶خ̶پ̶و̶ش̶
۱.۲k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.