عشق یا انتقام
عشق یا انتقام
P1
( ویو ا.ت)
مثل همیشه با آلارم گوشی بیدار شدم
مثل همیشه با هزار امید که فردا از خواب بلند نمیشم خوابیدم ولی بازم .....بازم بیدار شدم
دست و صورتم رو شستم و رفتم تا صبحونه بخورم
= ا.تت...ا.تتتتت
+ بله؟
= بیا بخور بعدش برو سر کارت دیرتر میشه
+ چشم
رفتم سر میز نشستم و غذام رو خوردم بعدش رفتم و لباسام رو پوشیدم تا برم سر کار توی یک بار کار میکنم که معمولا شلوغ نیس ولی امروز بهم گفتن خیلی شلوغه و باید تا دیر وقت کار کنم
از موقع اون.....اون...اون عوضی از تا دیر وقت موندن تو چی کوچه و خیابون میترسم
از خونه اومدم بیرون و سوار اتوبوس شدم وقتی رسیدم دوستم رو دیدم اونم اونجا کار میکنه
+ سلام
$ سلام بریم که امروز خیلی کار داریم
+ بریم
رفتیم داخل لباسامون رو عوض کرذیم و شروع به کار کردیم
تقریبا ساعت های یازده شب بود که سر کارگر اومد و گفت بریم خونه
+ سوبین خودت تنها میری خونه؟
$نه دوست پسرم مباد دنبالم چطور؟
+ هیچی
چیکار کنم یعنی منم زنگ بزنم بهش اره ...همین کار رو میکنم
+ الو...الو...سلام...میشه بیای دنبالم ؟
# من بیام دنبالت؟
+ هوم
# باشه
بعد از اون لعنتی تنها کسی که باهام بود کیم تهیونگ بود فقط اون بود که همیشه همراهم بود و یاریم میکرد
تقریبا دوسالی میشه که مرده .....نه...نه... کشتهشده (جونگ کوک رو میگه)
اصلا دلم نمیخواد خاطراتم با اون رو به یاد بیارم برام مثل یک کابوسه
روزایی که با اون بودم مثل احمق ها بودم
اههه چرا دارم بهش فکر میکنم
# ا.ت ؟
+ اوم سلام
#. سلام بریم
+ بریم
اون منو رسوند خونه و خودش رفت
چطوره ؟؟البته هنوز اولشه
P1
( ویو ا.ت)
مثل همیشه با آلارم گوشی بیدار شدم
مثل همیشه با هزار امید که فردا از خواب بلند نمیشم خوابیدم ولی بازم .....بازم بیدار شدم
دست و صورتم رو شستم و رفتم تا صبحونه بخورم
= ا.تت...ا.تتتتت
+ بله؟
= بیا بخور بعدش برو سر کارت دیرتر میشه
+ چشم
رفتم سر میز نشستم و غذام رو خوردم بعدش رفتم و لباسام رو پوشیدم تا برم سر کار توی یک بار کار میکنم که معمولا شلوغ نیس ولی امروز بهم گفتن خیلی شلوغه و باید تا دیر وقت کار کنم
از موقع اون.....اون...اون عوضی از تا دیر وقت موندن تو چی کوچه و خیابون میترسم
از خونه اومدم بیرون و سوار اتوبوس شدم وقتی رسیدم دوستم رو دیدم اونم اونجا کار میکنه
+ سلام
$ سلام بریم که امروز خیلی کار داریم
+ بریم
رفتیم داخل لباسامون رو عوض کرذیم و شروع به کار کردیم
تقریبا ساعت های یازده شب بود که سر کارگر اومد و گفت بریم خونه
+ سوبین خودت تنها میری خونه؟
$نه دوست پسرم مباد دنبالم چطور؟
+ هیچی
چیکار کنم یعنی منم زنگ بزنم بهش اره ...همین کار رو میکنم
+ الو...الو...سلام...میشه بیای دنبالم ؟
# من بیام دنبالت؟
+ هوم
# باشه
بعد از اون لعنتی تنها کسی که باهام بود کیم تهیونگ بود فقط اون بود که همیشه همراهم بود و یاریم میکرد
تقریبا دوسالی میشه که مرده .....نه...نه... کشتهشده (جونگ کوک رو میگه)
اصلا دلم نمیخواد خاطراتم با اون رو به یاد بیارم برام مثل یک کابوسه
روزایی که با اون بودم مثل احمق ها بودم
اههه چرا دارم بهش فکر میکنم
# ا.ت ؟
+ اوم سلام
#. سلام بریم
+ بریم
اون منو رسوند خونه و خودش رفت
چطوره ؟؟البته هنوز اولشه
۸۲۳
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.