عشق یا انتقام
عشق یا انتقام
P2
اون منو رسوند خونه و خودش رفت
( ویو ا.ت)
رفتم توی خونه و سریع رفتم توی اتاقم پریدم روی تخت
به یاد آوردن اون روزا واقعا برام سخته اما همش جلوی چشممه
( دوسال قبل)
توی کافه نشسته بودم که ؟؟؟؟؟
جونگ کوک ؟؟؟؟
اون دختره کیه؟
!!؟!؟؟
دارن همو میبوسن ؟؟
رفتم جلو
جونگ کوک.....ولی....ولی...ما...
برگشت و بهم نگاه کرد
_ ما؟؟ هه
محکم زدم توی گوشش ( تو گوه میخوری )
_ چیکار میکنی ؟
سریع از اونجا رفتم
کافه از خونه دور بود و وقتی داشتم میرفتم کم کم داشت هوا تاریک میشد
؟؟!
جیغغغغ
_ معلوم هست داری چیکار میکنی هاا؟ ( داد)
تو به من خیانت کردی
_ کرده باشم ( خنده)
خیلی اشغالی
؟؟؟؟؟
محکم زد تو گوشم
_ خفه شوووو( خنده)
تو...چت شده هق....هق
_ داری میری روی اعصابم ( داد)
اومد سمتم چند تا محکم زد توی گوشم
نفسم بالا نمیومد با پاهاش بهم لگد زد داشت جدی جدی میکشتم
برای یک لحظه دستش رو بهم کرد منم....منم...اونجا یک چوب بیسبال بود برش داشتم و محکم زدم توی سرش
همه در خون شد
نه....نه...من....من.چیکار کردم
جونگ کوک. ....هق...جونگ کوک
دستام ، زمین ، همه جا پر خون بود هیچی به مغزم نمیرسید تنها چیزی که توی مغزم اکو میشد این بود که
غرقش کن خفه اش کن
نزدیک اونجا یک رود خونه بود کشون کشون بردمش اونجا
ب... بخشید ( گریه)
انداختمش توی آب
نه...نه...من...من...یک قاتلم....من اونو کشتم ....نه...نه...
سریع فرار کردم
منطقه ما هیچ دوربینی نداشت پس پیدام نکردن ولی عذاب وجدانم چی؟
P2
اون منو رسوند خونه و خودش رفت
( ویو ا.ت)
رفتم توی خونه و سریع رفتم توی اتاقم پریدم روی تخت
به یاد آوردن اون روزا واقعا برام سخته اما همش جلوی چشممه
( دوسال قبل)
توی کافه نشسته بودم که ؟؟؟؟؟
جونگ کوک ؟؟؟؟
اون دختره کیه؟
!!؟!؟؟
دارن همو میبوسن ؟؟
رفتم جلو
جونگ کوک.....ولی....ولی...ما...
برگشت و بهم نگاه کرد
_ ما؟؟ هه
محکم زدم توی گوشش ( تو گوه میخوری )
_ چیکار میکنی ؟
سریع از اونجا رفتم
کافه از خونه دور بود و وقتی داشتم میرفتم کم کم داشت هوا تاریک میشد
؟؟!
جیغغغغ
_ معلوم هست داری چیکار میکنی هاا؟ ( داد)
تو به من خیانت کردی
_ کرده باشم ( خنده)
خیلی اشغالی
؟؟؟؟؟
محکم زد تو گوشم
_ خفه شوووو( خنده)
تو...چت شده هق....هق
_ داری میری روی اعصابم ( داد)
اومد سمتم چند تا محکم زد توی گوشم
نفسم بالا نمیومد با پاهاش بهم لگد زد داشت جدی جدی میکشتم
برای یک لحظه دستش رو بهم کرد منم....منم...اونجا یک چوب بیسبال بود برش داشتم و محکم زدم توی سرش
همه در خون شد
نه....نه...من....من.چیکار کردم
جونگ کوک. ....هق...جونگ کوک
دستام ، زمین ، همه جا پر خون بود هیچی به مغزم نمیرسید تنها چیزی که توی مغزم اکو میشد این بود که
غرقش کن خفه اش کن
نزدیک اونجا یک رود خونه بود کشون کشون بردمش اونجا
ب... بخشید ( گریه)
انداختمش توی آب
نه...نه...من...من...یک قاتلم....من اونو کشتم ....نه...نه...
سریع فرار کردم
منطقه ما هیچ دوربینی نداشت پس پیدام نکردن ولی عذاب وجدانم چی؟
۱۴.۳k
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.