half brother فصل ۲ part : 28

به نظر میرسید هیچ کس حواسش به ما نبود و حتی اگر هم بود برای من اهمیتی نداشت
لرزش شونه هاش به مرور آرومتر شد و در نهایت او داشت روی سینم آروم نفس می کشید
جونگکوک : من از این متنفرم نباید برای او گریه کنم ولی چرا دارم اینکارو میکنم؟
گرتا : چون دوسش داشتی
صداش دوباره میلرزید گفت : ولی اون از من متنفر بود
گرتا : اون از تو متنفر نبود شاید یه سری چیزهایی در تو وجود داشت که اون نمیپسندید و شاید یه روزی خودش اون چیزها رو داشت که بهش آسیب زده بود و نمیخواست تو هم درگیرشون باشی بازم میگم ازت متنفر بود اما بلد نبود برات پدری کنه
جونگکوک : یه چیزاهایی هست که من هیچوقت به تو نگفتم....من با وجود تمام اون بحث ها همیشه دوست داشتم که کاری کنم تا اون بهم افتخار کنم
گرتا : من میدونم که اینکارو کردی
اون هنوز توی بغلم بود سرش رو بلند کرد و چشمان خاکستریش که از گریه قرمزه شده بود رو به من دوخت
جونگکوک : اگه امشب تو پیشم نبودی چه به روز من می اومد
گرتا : خوشحالم که پیشتم
جونگکوک : قبل از این هیچوقت پیش کسی گریه نکرده بودم حتی برای یک بار
گرتا : هر چیزی به اولین باری داره
جونگکوک : فک میکنم از این حرفت به منظوری داشتی نه
هر دومون خندیدیم
من همیشه اعتقاد دارم که انسان با خنده درد بکشه بهتر از اینکه با گریه دردهاش رو فریاد بزنه
جونگکوک: تو باعث میشی من همیشه احساساتی متفاوت رو حس کنم...فقط کنار تو همچین احساسی دارم و هر بار که کنار تو بودم بهم ثابت شده...فرقی نمیکنه چه خوب چه بد...همه ی اینها وقتی تو هستی حس میشه
گاهی اوقات منم نمیتونم با خیلی چیزها کنار بیام و تحمل کنم و وقتی خیلی خودمو اذیت میکنم و با اون چیزها مبارزه میکنم کونم پاره میشه
نمیدونم چیه که تو وجوده تویه اما احساس میکنم که تو واقعیت من رو می بینی دومین باری که دیدمت توی باغ بودی مثل این بود که دیگه نمیتونستم پشت پوسته ی ظاهری خودم پنهان شوم و نگات نکنم گونه ام رو با شستش نوازش کرد و گفت: _ میدونم که دیدن من با چلسی برات سخت بود میدونم که هنوز به من اهمیت میدی حتی وقتی وانمود میکنی که دیگه حسی به من نداری من میتونم حسش کنم این کار سخت بوده اما ارزش دیدن دوباره تو رو داشت
من نمیخوام دوباره امشب گریه کنم
جونگکوک: منم نمیخوام دوباره گریه کنی اما اگر احساس میکنی که دوست داری ازش نترس خوبه که گاهی اوقات برای خودمون باشیم
او به لب هایم خیره شده بود بود منم به لب های اون خیره شده بودم چند دقیقه ای که گذشت منو سست کرده بود میخواستم ببوسمش میدونستم که نمیتونم اما این حس اینقد قوی بود که باعث شد به شدت از جام بلند شدم

خب عزیزان گل اینم از پارت هدیه آخر امشب حمایت کنید یادتون نره
سوال : از کاور فصل اول بیشتر خوشتون اومده یا کاور فصل دوم ؟!
دیدگاه ها (۴۰)

half brother فصل ۲ part : ۲۹

half brother فصل ۲ part : 30

half brother فصل ۲ part : 27

half brother فصل ۲ part : 2۶

مگه چیکارت کرده بودم؟؟؟من هرکاری که گفتی و انجام دادم من همی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط