یک وقتی هم باید تکلیفت را با خودت روشن کنی که دلت عشق ...

یک وقتی هم باید تکلیفت را با خودت روشن کنی ، که دلت عشق میخواهد یا عاشق !
که یعنی دوست داری دوست داشتن را ، یا نه ، صرفا دنبال دوست داشته شدنی .
باید بنشینی با خودت فکر کنی که برای داشتن و غرق شدن در عشق ، حاضری تن بدهی به رنج خواستن و نشدن ؟ به دوست نداشته‌شدن ؟ به انتخاب نشدن ؟ به نادیده گرفته شدن ؟ به نداشتن ؟ آخ . تن می دهی به درد هولناک و وخیم نداشتن ؟
یا نه . هی ورد عشق گرفته‌ای ، اما فقط چشم به راهی که دستان نوازشگری بیاید و تو را از روزهای سختت رد کند و بعد هم پر بکشی و بروی به سمت ساحلی امن و آرام ... نه که عشق فقط تلخی و عذاب باشد . نه . نه که عشق فقط نداشتن و رنج و اندوه و درد باشد . نه . اما عشق - این درد مقدس - وادی سختی‌هاست ، سخت ترین جایی که آدمیزاد ممکن است تجربه کند . عشق ورزیدن تجربه ای است شبیه خداوند بودن ؛ دوست داشتن بی منت و بی توقع . برای همین است که پرسه در این بیابان ، روح بزرگ و عمیق می‌خواهد ... تکلیف را که روشن کنی ، مهیای رنج ترین لذتهای عشق که بشوی ، آن وقت تکلیف روزگار هم با تو روشن می شود . مرد این میدان که شدی ، بازی دلخواه تو شروع می‌شود . پیش از آن اما ، روزگار به ادعاهای کودکانه‌ات فقط می‌خندد ، به سادگی بازیت می‌دهد و تو دلخوشی به فریبهای ساده کوتاه ...
خلاصه که ، تکلیف را روشن کن !
دیدگاه ها (۰)

کسایی که تو سرنوشت هم باشن، به همدیگه برمیگردن..شاید دور باش...

واژه ی عشق را زمانی به گند کشیدند،که انتقام قبلی را از ما گر...

پرنده پرسید وقتی دلتنگ می شوی چه میکنی؟ کرگدن گفت: دلتنگ؟ پر...

ما اشتباه کردیم بزرگ شدیم! به نظرم ما باید همان جایے که دل د...

عشق خود مقدست

رها🍂 عشق یک شانسه که می تونه بازم اتفاق بیفتهعشق معجزه ای نی...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁#زن می تواند شب را به #آفتا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط