my mafia lover p 11
*ویو لونا*
تهیونگ: کجا بودی؟
لونا: ارباب.... من من فقط ر رفته ب بودم ت تا ا اتاق ش شمارو تمیز کنم
*تهیونگ آروم چند تار مو که جلوی دید لونا رو گرفته بود به پشت گوش لونا انداخت*
تهیونگ: لونا ببین. تو باید به مدت چند ماه دوست دخترم باشی و بعد فقط ۱سال همسرم باش. بهت قول میدم هر چی خواستی بهت میدم
لونا: اما... اما من نمیخوام ازدواج کنم
تهیونگ: مجبوری...
لونا: باشه...
تهیونگ: افرین دختر خوب... ولی تو از این به بعد کارهای عمارت رو انجام نمیدی. فقط منو تهیونگ یا هر چیزی که خواستی صدا بزن.
لونا: میتونم... ته ته صدات کنم؟
تهیونگ: آره
لونا:*لبخندی زدم* باشه ته ته *بغلش کردم و گونه ی او رو بوسیدم*
تهیونگ توی شوک بود و بعد آروم منو دور کرد
تهیونگ: مراقب اینکارهات باش. ممکنه همینجا بخورمت
*از خجالت رفتم توی اتاقم و توی بالشتم جیغ زدم*
*تهیونگ ویو*
باورم نمیشه. چرا این دختر انقدر بامزه هست؟ چرا؟
هوف بیخیال من نباید عاشق بشم. امکانش نیست
تهیونگ: کجا بودی؟
لونا: ارباب.... من من فقط ر رفته ب بودم ت تا ا اتاق ش شمارو تمیز کنم
*تهیونگ آروم چند تار مو که جلوی دید لونا رو گرفته بود به پشت گوش لونا انداخت*
تهیونگ: لونا ببین. تو باید به مدت چند ماه دوست دخترم باشی و بعد فقط ۱سال همسرم باش. بهت قول میدم هر چی خواستی بهت میدم
لونا: اما... اما من نمیخوام ازدواج کنم
تهیونگ: مجبوری...
لونا: باشه...
تهیونگ: افرین دختر خوب... ولی تو از این به بعد کارهای عمارت رو انجام نمیدی. فقط منو تهیونگ یا هر چیزی که خواستی صدا بزن.
لونا: میتونم... ته ته صدات کنم؟
تهیونگ: آره
لونا:*لبخندی زدم* باشه ته ته *بغلش کردم و گونه ی او رو بوسیدم*
تهیونگ توی شوک بود و بعد آروم منو دور کرد
تهیونگ: مراقب اینکارهات باش. ممکنه همینجا بخورمت
*از خجالت رفتم توی اتاقم و توی بالشتم جیغ زدم*
*تهیونگ ویو*
باورم نمیشه. چرا این دختر انقدر بامزه هست؟ چرا؟
هوف بیخیال من نباید عاشق بشم. امکانش نیست
- ۳.۹k
- ۰۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط