همان جور که میخاستیم

همان جور که میخاستیم..
قدبلند من

دقیقا جایی که دوست داشتیم.
جایی که من باشم و تـو
بدون هیچ ترس
بدون هیچ دلتنگی
بدون هیچ فاصله
بدون هیچ حصار و مانع
جایی که سردم میشود و تو با آغوشت گرم میکردی.
و ساعت ها به چشمانت خیره میشدم
و قولی که بهت دادم عمل میکردم
یادت هست؟
با چشمانم بگویم دوستتدارم
جایی که انگشتانم روی لب بگذارم
بگویم هیس
میدانم...
دوباره صدایم میزدی گل ارغوان من
دقیقا همان جور که میخاستیم!..
معشوق من تو نمیدانی؟
من بار ها در رویایم با این خیال با تو بودم.
من باتـو
ساختم خاطره...
خاطره هایی که من به تنهایی ساختم.
این خاطره ها مال تو نیست
من میدانم و فکرم‌
همان جور که میخاستیم
ساختم!...


#دلنوشته
#همان_جور_که_میخاستیم
#افسون_ذاکری
دیدگاه ها (۵۴)

«تکیه دادن» چه زیباست تمام وجودتبه معشوقت تکیه داده باشدوقتی...

«تا ابد میمانیم» آنجایـی که به چشمان هم خیره شدیمآنجایـی که ...

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟بی وفا حالا که من افتاده ام...

آدمای ساده رو دوست دارم. کسایی.. که غم دنیا تو دلشونهاما دم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط