تکپارتی
#تکپارتی
.....وقتی باهم دیگه قهر کردین و.....ㅠvㅠ
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡
"جین"
از دست لارا خیلی عصبی و ناراحت بودم
این کارش واقعا بی معنی بود
"فلش بک به 4روز قبل"
لارا:جین منو ببخش لطفا
جین:.........
لارا:جین من اشتباه کردم میدونم توروخدا
جین:لارا خودت میدونی اشتباه کردی پس حرف نزن"سرد"
لارا:جین"بغض"من..من واقعا معذرت میخوام"گریه"
"پایان فلش بک"
واقعا از دستش ناراحت بودم
یعنی چی؟! خانم تنهایی میره بار
اونم چی لباسش انقدر بازه
عصبیم میکنه اه
کوک:هیونگ؟چرا تو فکری؟!
جین:کوک ازم سوال نپرس حوصله ندارم
ته:جین هیونگ لارا خیلی نگرانته
جین:اوف ول کن تهیونگ
جیمین:هیونگگ اون یه اشتباهی کرد تو ببخشش
جین:من میرم خونه خدافظ
کوک:خدافظ
"لارا"
خیلی ناراحت بودم
کاش نمیرفتم بار وای جین معلوم نیست کجاعه
چهار روزه نیومد خونه
تهیونگ بهم گفت خونه جونگکوکه
لباس پوشیدم خواستم برم بیرون که یهو در باز شد
با تعجب نگا کردم دیدم جین عه
نمیدونستم از خوشحالی چیکار کنم
لارا:سلامم
جین:سلام"سرد"
لارا:جین میشه بس کنی؟!
جین:چیو بس کنم؟! اصلا نمیتونم هضم کنم این موضوع رو
لارا:جین من..من واقعا معذرت میخوام"گریه"
جین:برام مهم نیست"داره میره سمت اتاق"
لارا:"میوفته رو زمین"جین"گریه"
جین:لارا گریه نکن
لارا:اگه ببخشیم گریه نمیکنم قول میدم
جین:"خنده"
لارا:جین میدونی چقدر دلم برای خنده هات تنگ شده بود؟!
جین:میدونی خب میخوام یه چیزی بهت بگم
لارا:"از رو زمین بلند میشه"چی چی؟!"کیوت"
جین:"خنده"دوست دارم
لارا:من عاشقتم:)
و یه کیس زیبا رفتن(اشک🥲😭)
/پایان/
.....وقتی باهم دیگه قهر کردین و.....ㅠvㅠ
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡
"جین"
از دست لارا خیلی عصبی و ناراحت بودم
این کارش واقعا بی معنی بود
"فلش بک به 4روز قبل"
لارا:جین منو ببخش لطفا
جین:.........
لارا:جین من اشتباه کردم میدونم توروخدا
جین:لارا خودت میدونی اشتباه کردی پس حرف نزن"سرد"
لارا:جین"بغض"من..من واقعا معذرت میخوام"گریه"
"پایان فلش بک"
واقعا از دستش ناراحت بودم
یعنی چی؟! خانم تنهایی میره بار
اونم چی لباسش انقدر بازه
عصبیم میکنه اه
کوک:هیونگ؟چرا تو فکری؟!
جین:کوک ازم سوال نپرس حوصله ندارم
ته:جین هیونگ لارا خیلی نگرانته
جین:اوف ول کن تهیونگ
جیمین:هیونگگ اون یه اشتباهی کرد تو ببخشش
جین:من میرم خونه خدافظ
کوک:خدافظ
"لارا"
خیلی ناراحت بودم
کاش نمیرفتم بار وای جین معلوم نیست کجاعه
چهار روزه نیومد خونه
تهیونگ بهم گفت خونه جونگکوکه
لباس پوشیدم خواستم برم بیرون که یهو در باز شد
با تعجب نگا کردم دیدم جین عه
نمیدونستم از خوشحالی چیکار کنم
لارا:سلامم
جین:سلام"سرد"
لارا:جین میشه بس کنی؟!
جین:چیو بس کنم؟! اصلا نمیتونم هضم کنم این موضوع رو
لارا:جین من..من واقعا معذرت میخوام"گریه"
جین:برام مهم نیست"داره میره سمت اتاق"
لارا:"میوفته رو زمین"جین"گریه"
جین:لارا گریه نکن
لارا:اگه ببخشیم گریه نمیکنم قول میدم
جین:"خنده"
لارا:جین میدونی چقدر دلم برای خنده هات تنگ شده بود؟!
جین:میدونی خب میخوام یه چیزی بهت بگم
لارا:"از رو زمین بلند میشه"چی چی؟!"کیوت"
جین:"خنده"دوست دارم
لارا:من عاشقتم:)
و یه کیس زیبا رفتن(اشک🥲😭)
/پایان/
۲۲.۰k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.