دلم تنگ است

دلم تنگ است...

نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی...

پریشان حالم و بی تاب می گریم و قلبم بی امان محتاج مهر توست...

نمی دانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من...

به دنبال تو همچون کودکی هستم

و معصومانه می جویم پناه شانه هایت را که شاید اندکی آرام گیرد دل...

دلم تنگ است...

و تنهایم و تنهایی به لب می آورد جانم...

بیا تا با تو گویم از هیاهوی غریب دل که بی پروا...

تلنگر می زند بر من و می گوید به من نزدیک نزدیکی...

به دنبال تو می گردم به سویت پیش می آیم...

چه شیرین است پر از احساس یک خوشبختی نابم...

پر از امید سبز خواب دیدارم و می خوام که نامت رو به لوح سینه بنگارم

و نجوایی کنم در دل و گویم تا ابد :

دوستت دارم...
دیدگاه ها (۲)

#در شب اکنون چیزی میگذردماه سرخست و مشوشو بر این بام که هر ل...

#خواب های یک مداد :جنگلی که سربریده می دوددفتری ورق ورق شده ...

#زیبایی توسینی چای را برمی‌گرداندغمگینمبی آن‌که کودکی به دنی...

#پشت پگاه پنجره محصور خانه‌ای خاتون قصه‌های بلند شبانه‌ای بی...

دل تنگ که میشوم ، دل تنگ نگاهت که میشوم ، دل تنگ صدایت که م...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط