پارت¹⁶
پارت¹⁶
#ویو جیمین
داشتیم فیلم میدیدم تو اوج خوشی و خنده هامون بودیم که یه شماره ناشناس بهم زنگ زد
_ بله
ببخشید آقای پارک جیمین؟
_ بله خودمم
متاسفم که اینو بهتون میگم ولی مادرتون تو راه جزیره ججو خیلی بد به یه صخره برخورد کردن مثل اینکه مست بودن و ضربه مغزی شدن متاسفم مادرتون فوت کرده
_ چی؟ مادر من؟( بغض)
متاسفم فورا به این آدرس که براتون پیام شد بیاد
_ نه نه امکان نداره نهههههه( داد دردناک)
£ جیمین هی جیمین آروم باش چیشدع پسر؟
_ جونگکوک مامانم( گریه و داد)
√ مامانت چی پسر جون به لبم کردی بگو
_ مامانم مردددددد( داد و گریه)
√ چی؟
_ من الان چیکار کنم؟ تو به من بگو( داد و گریه)
£ بیا بغلم پسر علی ندارع گریه کن
_ من الان چیکار کنم جونگکوک بدون مامانم چجوری زندگی کنم من؟( داد و گریه)
√ تو مارو داری پسر نگران نباش
_ من باید ببینمش
£ کجا میرییییی( داد)
مامانم مرده بود باید میدیدم جنازه اشو حرفایی بود که باید بهش میگفتم
که رسیدم بیمارستان
_ مادرم مادرم کوووو؟(داد)
آقای پارک جیمین؟
_ آره مامانم کو مامانمو نشونم بدین
£ آروم باش داد و بیداد نکن
√ ببخشید جسد مادرش کجاس؟
برید سرد خونه طبقه آخر
√ ممنونم
_ مامااااان من بدون تو چیکار کنم آخه( داد و گریه)
آقای پارک جیمین اینم جنازه مادرتون متأسفیم
خیلی آروم اون پارچه سفیدو زدم کنار
_ برید بیرون
£ جیمین
√ بیا بریم
£ ولی
√ بیا بزار با مامانش تنها باشه
_ خوبی مامان؟ سردت نیست؟ چرا آنقدر رنگت پریده مامان قشنگم از خواب پاشو مامان نازم بلند شو ببین پسرت اینجاست سردته مگه نه؟ میخوای گرمت کنم؟ یادته بچه بودیم تو سرما ها میکردی رو دستم تا گرمم بشه حالا من اینکارو میکنم
ها ها ها
ها ها ها
چرا گرم نمیشی مامان قشنگم
خیلی سردته؟ لباسمو بدم؟
مامان جونم چشمات و باز کن تروخدا منو تنها نزار
ماماااااااان( داد وحشتناک)
£ جیمین ( بغلش میکنه)
√ گریه کن عب نداره
£ بیا بریم
بعد یه مدت آروم شدم شب بود رفتم بالا پشت بوم بیمارستان و به تمام لحظاتم با مامانم فک کردم آروم و بی صدا اشک میریختم
تا یه دوسال وضعیتم همین بود :)
#ویو جیمین
داشتیم فیلم میدیدم تو اوج خوشی و خنده هامون بودیم که یه شماره ناشناس بهم زنگ زد
_ بله
ببخشید آقای پارک جیمین؟
_ بله خودمم
متاسفم که اینو بهتون میگم ولی مادرتون تو راه جزیره ججو خیلی بد به یه صخره برخورد کردن مثل اینکه مست بودن و ضربه مغزی شدن متاسفم مادرتون فوت کرده
_ چی؟ مادر من؟( بغض)
متاسفم فورا به این آدرس که براتون پیام شد بیاد
_ نه نه امکان نداره نهههههه( داد دردناک)
£ جیمین هی جیمین آروم باش چیشدع پسر؟
_ جونگکوک مامانم( گریه و داد)
√ مامانت چی پسر جون به لبم کردی بگو
_ مامانم مردددددد( داد و گریه)
√ چی؟
_ من الان چیکار کنم؟ تو به من بگو( داد و گریه)
£ بیا بغلم پسر علی ندارع گریه کن
_ من الان چیکار کنم جونگکوک بدون مامانم چجوری زندگی کنم من؟( داد و گریه)
√ تو مارو داری پسر نگران نباش
_ من باید ببینمش
£ کجا میرییییی( داد)
مامانم مرده بود باید میدیدم جنازه اشو حرفایی بود که باید بهش میگفتم
که رسیدم بیمارستان
_ مادرم مادرم کوووو؟(داد)
آقای پارک جیمین؟
_ آره مامانم کو مامانمو نشونم بدین
£ آروم باش داد و بیداد نکن
√ ببخشید جسد مادرش کجاس؟
برید سرد خونه طبقه آخر
√ ممنونم
_ مامااااان من بدون تو چیکار کنم آخه( داد و گریه)
آقای پارک جیمین اینم جنازه مادرتون متأسفیم
خیلی آروم اون پارچه سفیدو زدم کنار
_ برید بیرون
£ جیمین
√ بیا بریم
£ ولی
√ بیا بزار با مامانش تنها باشه
_ خوبی مامان؟ سردت نیست؟ چرا آنقدر رنگت پریده مامان قشنگم از خواب پاشو مامان نازم بلند شو ببین پسرت اینجاست سردته مگه نه؟ میخوای گرمت کنم؟ یادته بچه بودیم تو سرما ها میکردی رو دستم تا گرمم بشه حالا من اینکارو میکنم
ها ها ها
ها ها ها
چرا گرم نمیشی مامان قشنگم
خیلی سردته؟ لباسمو بدم؟
مامان جونم چشمات و باز کن تروخدا منو تنها نزار
ماماااااااان( داد وحشتناک)
£ جیمین ( بغلش میکنه)
√ گریه کن عب نداره
£ بیا بریم
بعد یه مدت آروم شدم شب بود رفتم بالا پشت بوم بیمارستان و به تمام لحظاتم با مامانم فک کردم آروم و بی صدا اشک میریختم
تا یه دوسال وضعیتم همین بود :)
۴.۳k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.