No like ...
No like ...
میگه ؛ ...
ی روز آتش و آب و شرف توی ی راه میفتن و با هم دوستی میکنند ...
میگن خُب ...اگه همدیگه رو گم کردیم
چطور هم و پیدا کنیم ...
آتیش میگه ؛ هر جا که میسوخت بدونید دیگه چی هست غیر این ( بیشتر از این ) ...
آب هم میگه ؛ هر جا دیدید صدای خروش میاد و تپیده شدن بود بدونید که منم ...
شرف هم نیگا می کنه ( نیگا میکرده ) ...
میگن ؛ پس تو را چطور پیدا کنیم ...
میگه ؛ دوستان مواظب باشید ...
اگه من و گم کردید هیچ جوری پیدام نمیکنید ...
گفت ؛ بیراهه نرفتم ...
که از ظلمت بیراهه بترسم ...
حالا چه فرقی میکنه (بیراهِ ) ...
باشه باو ...
بیراهِ نرفتم که از ظلمت بیراهِ بترسم ...
این مغز ما هم سرتا پا گیر میده ...خخخ
میگه ؛ ...
ی روز آتش و آب و شرف توی ی راه میفتن و با هم دوستی میکنند ...
میگن خُب ...اگه همدیگه رو گم کردیم
چطور هم و پیدا کنیم ...
آتیش میگه ؛ هر جا که میسوخت بدونید دیگه چی هست غیر این ( بیشتر از این ) ...
آب هم میگه ؛ هر جا دیدید صدای خروش میاد و تپیده شدن بود بدونید که منم ...
شرف هم نیگا می کنه ( نیگا میکرده ) ...
میگن ؛ پس تو را چطور پیدا کنیم ...
میگه ؛ دوستان مواظب باشید ...
اگه من و گم کردید هیچ جوری پیدام نمیکنید ...
گفت ؛ بیراهه نرفتم ...
که از ظلمت بیراهه بترسم ...
حالا چه فرقی میکنه (بیراهِ ) ...
باشه باو ...
بیراهِ نرفتم که از ظلمت بیراهِ بترسم ...
این مغز ما هم سرتا پا گیر میده ...خخخ
۲.۹k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳