دمش گرم ، باران را می گویم …
دمش گرم ، باران را می گویم …
به شانه ام زد و گفت :
خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
...
بعله ؛ اینگونه بود که من به تختم رفتم تا استراحت کنم که دوباره به شانه ام زد و گفت:
بیا بیا جمله عرفانی بود نمیخواستم خرابش کنم برو خودت ببار من حال ندارم جای تو هم ببارم (((;ꏿ_ꏿ;)))
به شانه ام زد و گفت :
خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
...
بعله ؛ اینگونه بود که من به تختم رفتم تا استراحت کنم که دوباره به شانه ام زد و گفت:
بیا بیا جمله عرفانی بود نمیخواستم خرابش کنم برو خودت ببار من حال ندارم جای تو هم ببارم (((;ꏿ_ꏿ;)))
۱۰.۷k
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.