بچه که بودم از عصر ها بدم میومد.
بچه که بودم از عصر ها بدم میومد.
ناهارو که میخوردیم همه عادت داشتن میخوابیدن.
و من تنهاترین کودک جهان میشدم.
بدون همبازی،بدون تفریح، بدون دلخوشی، بدون هم صحبت،
میدونی،
الان عصره، خیلی عصره............
ناهارو که میخوردیم همه عادت داشتن میخوابیدن.
و من تنهاترین کودک جهان میشدم.
بدون همبازی،بدون تفریح، بدون دلخوشی، بدون هم صحبت،
میدونی،
الان عصره، خیلی عصره............
۷۶۸
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.