مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

وقت داشتم روزها سختم را بدون یاری آدمها پشتسر میگذا

وقتے داشتم روزهاے سختم را بدون یاریِ آدم‌ها پشت‌سر می‌گذاشتم و هیچ‌کس را براے مساعدت و دلگرمے نداشتم فهمیدم؛ من در نهایتِ ضعفم، قدرتمندم، در نهایت شوخ‌طبعی‌ام، قاطعم، در نهایت بی‌طاقتی‌ام صبورم و در نهایت شکنندگی‌ام ادامه‌دهنده‌ام. من در نهایتِ اضطرابم آرامم، در نهایت محدودیتم بلند پروازم و در نهایت پناهندگی‌ام پناه‌دهنده‌ام.
من در سخت‌ترین لحظات، خودم را محڪ زدم، دورتر ایستادم و به خودِ به استیصال رسیده و ادامه‌دهنده‌ام نگاه کردم و دلم خواست او را بغل بگیرم. او که به انتهاے خط طاقتش رسیده‌بود و همچنان داشت امیدوارانه ادامه می‌داد، که نا امید می‌شد، بغض می‌کرد، خسته می‌شد، کنار می‌کشید، اما خیلے زود خودش را آرام می‌کرد، به خودش دلدارے می‌داد، اشک‌هاے خودش را پاڪ می‌کرد، بلند می‌شد و با نگاهے رو به جلو، ادامه می‌داد.
من در سخت‌ترین روزهاے زندگی‌ام، خودم را شناختم و قول دادم بیشتر حواسم به خودم باشد. من همیشه بیش از توانم جنگیده‌ام. هرکس جاے من بود همان ابتداے راه براے همیشه تسلیم می‌شد و در نقطه‌ے امنے از زندگی‌اش براے همیشه پناه می‌گرفت.

یه سال دیگه ورق خورد
به فصل جدید خوش اومدم
تولدم مبارک🎂♥🤍
دیدگاه ها (۰)

گفت : زندگی مثه نخ کردن سوزنه!یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوز...

.با وجود همه ی حال بدیای دنیا گاهی بعضیا میشن دوستت،میشن یار...

#پاییز فصلِ رنگهای پرشور است،فصلِ برگهایی که چون شعله‌ های ک...

مهم تر از لبخند "چشمخند" است...گاهی لبانت به خنده باز میشوند...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط