شهر عشق
شهر عشق کبوتر های بی جان را بغل کرد
زخمی ترین شهری که انسان را بغل کرد
شهری که دائم تابه ای بر قوغ ماتم بود
این تابه ماهی های بریان را بغل کرد
این باغ بی صاحب بهاری را نمی دید
این باغ بی صاحب زمستان را بغل کرد
حالا میان دستانت دست تنهایی ست
در شهر زخمی که انسان را بغل کرد
حالا تو شهر را بغل کن سخت مجبور است
شهری که زخمی ناسور از انسان را بغل کرد
محمد خوش بین
زخمی ترین شهری که انسان را بغل کرد
شهری که دائم تابه ای بر قوغ ماتم بود
این تابه ماهی های بریان را بغل کرد
این باغ بی صاحب بهاری را نمی دید
این باغ بی صاحب زمستان را بغل کرد
حالا میان دستانت دست تنهایی ست
در شهر زخمی که انسان را بغل کرد
حالا تو شهر را بغل کن سخت مجبور است
شهری که زخمی ناسور از انسان را بغل کرد
محمد خوش بین
۹.۴k
۰۲ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.