"عشق"
"عشق"
یه واژه ی عمیق و پیچیده که کلی تعریفای مختلف داره!
مامان عاشق شوخیای باباس
بابا صبوریای مامان و عشق میدونه
مادربزرگ عاشق یه سنگ سرده
بابا بزرگ عاشق بهشت
دایی عاشق مستنده
خاله عاشق پسرش
شوهر خاله عاشق روضه
علی عاشق گوجه س
حسنا عاشق کوچول و خود زهرا کوچولوعم عاشق شیرخشک
محدثه تموم عشقش رو صحنه ی تاتر خلاصه میشه
زهرا عشق و توی یه تیم یازده نفره و پیرهن آبی میبینه
زینب عشقش یه زمین فوتباله و چن تا بازیکن آبی
یاسمن میگه تو آهنگایی که گوش میده رد پای عشقه
مریم وقتی نقاشی میکنه عاشقه
نرگس عشق و تو صدای آقای خواننده میشنوه
بهار وقتی معلم عربیمون درس میده با عشق گوش میده
حنانه تموم عشقش رفیقای شهیدشن و کتاباش و شهادت
زهراهم عاشق دو تا چشم شده
سارا هم معتقده عشق یه گروه خواننده س تو اون سر دنیا
معصومه وقتی دست به قلم میشه عاشق شده
فاطمه زهرا وقتی مولانا میخونه تو صداش عشقه
کیمیا وقتی عاشقه که یه تیم قرمز تو قاب تلویزیون جا میشه
فاطمه عشق و بین صدای قشنگش قایم کرده
اصلا شاید عشق یه جاییه بین موهای فرفریه محد جانان
ولی میدونی چیه!؟
من میگم عشق ینی درد ...
یه درد اون قد شدید که ممکنه با تموم قلبت حسش کنی
عاشق که شدی قلبت و یه جایی میون چن بیت شعر ، چن قطره اشک یا دو تا چشم قشنگ و یه صدای آرام بخش و حرفای قشنگش جا میزاری!
شایدم عشق شبیه مرگه!
عاشق که بشی، قلبت و که امانت بزاری مردی!
شاید بیشتر ما مردیم و فقد به امید کسایی که قلبامون دستشونه نفس میکشیم!
آدم بدون عشق! عاشق بدون قلب! قلب یه گوشه جامونده!
اینا ینی خود مرگ!...
این "عشق" پایانی جز مردن ندارد!... ❤️
#کیانا_نوشت
بیستم مهر99(:
بعضیاعم مخالف سرسخت عاشق شدنن ولی
"عشق" شیرین میکند اندوه را!
[عاشق شید❤️ (: ]
گفت چرا نهان کنی، عشق مرا چو عاشقی!؟
من ز برای این سخن، شهره ی عاشقان شدم!
#مولانا
یه واژه ی عمیق و پیچیده که کلی تعریفای مختلف داره!
مامان عاشق شوخیای باباس
بابا صبوریای مامان و عشق میدونه
مادربزرگ عاشق یه سنگ سرده
بابا بزرگ عاشق بهشت
دایی عاشق مستنده
خاله عاشق پسرش
شوهر خاله عاشق روضه
علی عاشق گوجه س
حسنا عاشق کوچول و خود زهرا کوچولوعم عاشق شیرخشک
محدثه تموم عشقش رو صحنه ی تاتر خلاصه میشه
زهرا عشق و توی یه تیم یازده نفره و پیرهن آبی میبینه
زینب عشقش یه زمین فوتباله و چن تا بازیکن آبی
یاسمن میگه تو آهنگایی که گوش میده رد پای عشقه
مریم وقتی نقاشی میکنه عاشقه
نرگس عشق و تو صدای آقای خواننده میشنوه
بهار وقتی معلم عربیمون درس میده با عشق گوش میده
حنانه تموم عشقش رفیقای شهیدشن و کتاباش و شهادت
زهراهم عاشق دو تا چشم شده
سارا هم معتقده عشق یه گروه خواننده س تو اون سر دنیا
معصومه وقتی دست به قلم میشه عاشق شده
فاطمه زهرا وقتی مولانا میخونه تو صداش عشقه
کیمیا وقتی عاشقه که یه تیم قرمز تو قاب تلویزیون جا میشه
فاطمه عشق و بین صدای قشنگش قایم کرده
اصلا شاید عشق یه جاییه بین موهای فرفریه محد جانان
ولی میدونی چیه!؟
من میگم عشق ینی درد ...
یه درد اون قد شدید که ممکنه با تموم قلبت حسش کنی
عاشق که شدی قلبت و یه جایی میون چن بیت شعر ، چن قطره اشک یا دو تا چشم قشنگ و یه صدای آرام بخش و حرفای قشنگش جا میزاری!
شایدم عشق شبیه مرگه!
عاشق که بشی، قلبت و که امانت بزاری مردی!
شاید بیشتر ما مردیم و فقد به امید کسایی که قلبامون دستشونه نفس میکشیم!
آدم بدون عشق! عاشق بدون قلب! قلب یه گوشه جامونده!
اینا ینی خود مرگ!...
این "عشق" پایانی جز مردن ندارد!... ❤️
#کیانا_نوشت
بیستم مهر99(:
بعضیاعم مخالف سرسخت عاشق شدنن ولی
"عشق" شیرین میکند اندوه را!
[عاشق شید❤️ (: ]
گفت چرا نهان کنی، عشق مرا چو عاشقی!؟
من ز برای این سخن، شهره ی عاشقان شدم!
#مولانا
۲۷.۷k
۲۰ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.