فکر میکردم بعد سه هفته تلاش کردن حداقل یه تشویقی از سمت خ

فکر میکردم بعد سه هفته تلاش کردن حداقل یه تشویقی از سمت خانواده عایدم میشه، اما فقط سرزنششون برای اینکه یه روز خواستم استراحت کنم گیرم اومد...
هیچکس براش مهم نیست چقدر دارم زجر میکشم..
هر چقدر میگردم کسیو پیدا نمیکنم باهاش حرف بزنم،حتی اگه پیدا کنم اون احساسات کماقت بارم رو نمیتونم به زبون بیارم توی تنهایی مطلقم.. تاریکه تاریک.
هیچکس دنبالم نمیگرده چون من داخل تونلیم که تاریکه اما از بیرون روش پره گل و سبزس..
همه به خاطر رفتارم فکر میکنن که چقدر بی دغدغه و خندانم..
اما من مصداق بارز اون تونل هستم..:)
دیدگاه ها (۱۴)

دیگه خسته شدم.. فکر میکنم اگه سلبریتی بودم، پر هیت ترین سلبر...

حوصله بحث با کسی ندارم، نمیخوام دهن به دهن کسی بزارم.. شماهم...

بعضی وقت‌ها، مدت طولانی به یک جا خیره میشم.. فکر میکنم که چر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط