برشی از یک کتاب
#برشی_از_یک_کتاب
گفتم: «دنیا مثل آتشگردان است.
هرچه سرعتش را تندتر میکند،
آدم زودتر به بیرون پرت میشود.»
گفت: «بله. آنقدر سریع است
که آدم سرگیجه و تنهاییاش را میفهمد.»
گفتم: «پس چه باید کرد؟»
گفت: «تحمل و سکوت.»
گفتم: «وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد
بیشتر تنهاست.
چون نمیتواند به هیچکس جز به همان آدم
بگوید که چه احساسی دارد.
و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق میکند، تنهایی تو کامل میشود.»
📕سمفونی مردگان
گفتم: «دنیا مثل آتشگردان است.
هرچه سرعتش را تندتر میکند،
آدم زودتر به بیرون پرت میشود.»
گفت: «بله. آنقدر سریع است
که آدم سرگیجه و تنهاییاش را میفهمد.»
گفتم: «پس چه باید کرد؟»
گفت: «تحمل و سکوت.»
گفتم: «وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد
بیشتر تنهاست.
چون نمیتواند به هیچکس جز به همان آدم
بگوید که چه احساسی دارد.
و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق میکند، تنهایی تو کامل میشود.»
📕سمفونی مردگان
۸.۹k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.