چهارده سال سنو اینهمه درد اخه؟ اصلا چرا باید تو چهارده سا
چهارده سال سنو اینهمه درد اخه؟ اصلا چرا باید تو چهارده سالگی انقدر داغون بشم...فیلمو دیدی؟:)
هنر خودمه قشنگه؟
مزه خونو خیلی دوسدارم
دستامهمش رد زخمه به مامانو بابام میگم گربه چنگ زده ولی خب...
دوست قدیمیم ینی کاترم واسم زحمت میکشه اینارو...برام میکشه رو دستام
خب کی دلش میخواد افسرده باشه؟
من نمیخوام واقعا از خدامم هست که افسرده نباشم ولی خب میدونی چیه؟واقعا نمیشه:)
نمیتونماین زندگی کثیفو تحمل کنم اینهمه دردو تحمل کنم. واقعا دیگه نمیتونم فقط دو نفرو تو زندگیم تا حد مرگ دوس دارم:)
یکیشون رفته
یکیشون هنوز هست:)
اونی که رفته
ازم متنفره
متنفره حقم داره منم از خودم متنفرم چرا اون نباشه:)
ولی من فکر میکردم دوسم داره و به رابطه ی دوستیمون خیلییی امیدوار بودما...:)
نمیدونین چیشد که:)
ولی دورز پیش که فهمیدم ازم متنفره...تا الان انقدر دستمو خطخطی کردم اونم با گریه که
دوستم ک همیشه خونمونه ینی شاهیکا(اسم مستعارشه)التماسم میکرد نکنم ولی
من تهدیدش کردم به کسی نگه خب...
ولی همچنان من علاقم بهش کم نشده:))))
واقعا میگم!روزی صد بار پیجشو بالا پایین میزنم ولی میترسم لایککنم کامنتم نمیزارم نمیخوام یادم باشه. نمیخوام بازم عذاب بکشه:)
یادمه خیلی خوب که اون روز که اینو از دوستمشنیدم...بهم ریختم.
کلاس بسکتبال داشتیم ورزش مدرسمونه رفتیم. و منچون والیبال دو ساله کار میکنم...
توپ والیبالو برداشتم تا بقیه اماده بشن من...
انقدر محکم با دست راستم سرویس چکشی زدم که...
موقع حضور غیاب. دستم مث بید میلزید...خیلی بد میلرزید...
یکی که فهمید به دستمنگا میکنم گف دستت چیشدهه چرا انقدر میلرزه...
طبق معمول خندیدم و گفتم مهم نیست...
کش ندم...
فقط برای ده هزارمین بار"دوستت دارم♡"
ولی خب دیگه از دستت دادم نه؟:)
میگفتی میخوای چیکاره بشی؟:)مهندس بود؟یادم نمیاد...
چقدر از دلتنگیات میگفتیا:))
چقدر گفتی"بابا شیلا درکم کن":)
امیدوارم الان دیگه بهش خوش بگذره و اینکه اون یکیم ک هنوز پیشمه...عشقمه. ازش نمیگم جا نی
پس موفق باشی خواهر کوچولوم:)))
.
.
.
"شایدم اون روزی ک تو باشی من از آسمون نگات کنم:)"
هنر خودمه قشنگه؟
مزه خونو خیلی دوسدارم
دستامهمش رد زخمه به مامانو بابام میگم گربه چنگ زده ولی خب...
دوست قدیمیم ینی کاترم واسم زحمت میکشه اینارو...برام میکشه رو دستام
خب کی دلش میخواد افسرده باشه؟
من نمیخوام واقعا از خدامم هست که افسرده نباشم ولی خب میدونی چیه؟واقعا نمیشه:)
نمیتونماین زندگی کثیفو تحمل کنم اینهمه دردو تحمل کنم. واقعا دیگه نمیتونم فقط دو نفرو تو زندگیم تا حد مرگ دوس دارم:)
یکیشون رفته
یکیشون هنوز هست:)
اونی که رفته
ازم متنفره
متنفره حقم داره منم از خودم متنفرم چرا اون نباشه:)
ولی من فکر میکردم دوسم داره و به رابطه ی دوستیمون خیلییی امیدوار بودما...:)
نمیدونین چیشد که:)
ولی دورز پیش که فهمیدم ازم متنفره...تا الان انقدر دستمو خطخطی کردم اونم با گریه که
دوستم ک همیشه خونمونه ینی شاهیکا(اسم مستعارشه)التماسم میکرد نکنم ولی
من تهدیدش کردم به کسی نگه خب...
ولی همچنان من علاقم بهش کم نشده:))))
واقعا میگم!روزی صد بار پیجشو بالا پایین میزنم ولی میترسم لایککنم کامنتم نمیزارم نمیخوام یادم باشه. نمیخوام بازم عذاب بکشه:)
یادمه خیلی خوب که اون روز که اینو از دوستمشنیدم...بهم ریختم.
کلاس بسکتبال داشتیم ورزش مدرسمونه رفتیم. و منچون والیبال دو ساله کار میکنم...
توپ والیبالو برداشتم تا بقیه اماده بشن من...
انقدر محکم با دست راستم سرویس چکشی زدم که...
موقع حضور غیاب. دستم مث بید میلزید...خیلی بد میلرزید...
یکی که فهمید به دستمنگا میکنم گف دستت چیشدهه چرا انقدر میلرزه...
طبق معمول خندیدم و گفتم مهم نیست...
کش ندم...
فقط برای ده هزارمین بار"دوستت دارم♡"
ولی خب دیگه از دستت دادم نه؟:)
میگفتی میخوای چیکاره بشی؟:)مهندس بود؟یادم نمیاد...
چقدر از دلتنگیات میگفتیا:))
چقدر گفتی"بابا شیلا درکم کن":)
امیدوارم الان دیگه بهش خوش بگذره و اینکه اون یکیم ک هنوز پیشمه...عشقمه. ازش نمیگم جا نی
پس موفق باشی خواهر کوچولوم:)))
.
.
.
"شایدم اون روزی ک تو باشی من از آسمون نگات کنم:)"
۱.۳k
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.