آخر من کجا خبر داشتم، یک تو قرار است از
آخر من کجا خبر داشتم، یک تو قرار است از
آسمان و زمین سر و کله اش وسط زندگیام
پیدا بشود و بشود جان من؟
تو آمدی و نگاهت، صدایت، دستانت، شدهاند
تمام من. تو آمدی و من میان بودن تو گم شدهام
و ایکاش که دیگر پیدا نشوم. تو آمدی و شدهای
جان من و کیست که نداند آدم فقط یک جان دارد؟
آسمان و زمین سر و کله اش وسط زندگیام
پیدا بشود و بشود جان من؟
تو آمدی و نگاهت، صدایت، دستانت، شدهاند
تمام من. تو آمدی و من میان بودن تو گم شدهام
و ایکاش که دیگر پیدا نشوم. تو آمدی و شدهای
جان من و کیست که نداند آدم فقط یک جان دارد؟
۱۳.۹k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲