دیگر همانند گذشته، دلتنگت نمی شوم. دیگر در تمام جملاتی که
دیگر همانند گذشته، دلتنگت نمیشوم. دیگر در تمام جملاتی که نامِ تو در آنها جاریست؛ چشمانم هم پُر نمیشود.
کمیخستهام... کمی شکستهام...
دیگر آمدنت را انتظار نمیکشم
اینکه از حال و روزت باخبر باشم دیگر برایم مهم نیست.
اما بعضی وقتها... به یادت میافتم... بعضی وقتها به یادت میافتم؛ با خودم میگویم: آیا به نبودنت عادت کردهام؟ آیا از خیال بودنت گذشته ام؟ نه...
مضطربم... فقط مضطربم
باور کن اگر روزی عاشق کسی دیگر شوم،
تا عمر دارم
تو را نخواهم بخشید...
کمیخستهام... کمی شکستهام...
دیگر آمدنت را انتظار نمیکشم
اینکه از حال و روزت باخبر باشم دیگر برایم مهم نیست.
اما بعضی وقتها... به یادت میافتم... بعضی وقتها به یادت میافتم؛ با خودم میگویم: آیا به نبودنت عادت کردهام؟ آیا از خیال بودنت گذشته ام؟ نه...
مضطربم... فقط مضطربم
باور کن اگر روزی عاشق کسی دیگر شوم،
تا عمر دارم
تو را نخواهم بخشید...
۴.۵k
۱۰ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.