آدمها از یکدیگر هیچ چیز نمیدانند
دلم برایت تنگ شده و هیچکس حضورِ موذیانه ی بغضی پنهان را در نگاهم نمیبیند.
ضربهای به شانهام میزنند و من در اعماقِ سرخگونِ قلبم میدانم، از سکوتِ من چه خرسندند.
درست مثلِ اینکه از پرندهای در قفس سوال کنی چه اتفاقی افتاده ؟
بعد بنشینی برای آرزوهایش دعا کنی ....
آدمها از یکدیگر هیچ چیزی نمیدانند .. هیچ چیز
نیکی فیروزکوهی
ضربهای به شانهام میزنند و من در اعماقِ سرخگونِ قلبم میدانم، از سکوتِ من چه خرسندند.
درست مثلِ اینکه از پرندهای در قفس سوال کنی چه اتفاقی افتاده ؟
بعد بنشینی برای آرزوهایش دعا کنی ....
آدمها از یکدیگر هیچ چیزی نمیدانند .. هیچ چیز
نیکی فیروزکوهی
۲۴.۸k
۱۱ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.