𝘑𝘶𝘯𝘨𝘬𝘰𝘰𝘬 ⌯
#𝘑𝘶𝘯𝘨𝘬𝘰𝘰𝘬 ⌯
به تاکسی زنگ زده بودی تا دنبالت بیاد ولی میدونستی تا اومدنش روی جنتلمن کوک بهش اجازه نمیده اونجا تنهات بزاره و تا اومدن تاکسی پیشت میمونه پس تصمیم گرفتی بالاخره سوالی که به ذهنت رسیده بود رو بپرسی
-جونگکوکا
+هوم؟
همونطور که دستاش توی جیباش بود گفت و به سمتت متمایل شد
-تو...فک میکنی کی ازم خسته بشی؟
با مکث گفتی و زیر چشمی بهش خیره شدی تا جوابت رو بگیری، دستشو از توی جیبش دراورد و زیر موهات روی گردنت گزاشت. جوری که نزدیک بود زمین بخوری به خودش نزدیکت کرد و با مدل عجیبی به چشمات خیره شد
-من شبیه کساییم که از کسی که دوسش دارن خسته میشن؟
به چشمای پر از ستارش نگاه کردی و گفتی
+خب...نه
بوسه ی کوتاهی روی لب هات کاشت و با دیدن سرخ شدن لپات و هول بودنت لبخند دندون نمایی زد و با ذوق لب زد
-افرین دختر خوب!
❥︎ #J_u_n_g_k_o_o_k
به تاکسی زنگ زده بودی تا دنبالت بیاد ولی میدونستی تا اومدنش روی جنتلمن کوک بهش اجازه نمیده اونجا تنهات بزاره و تا اومدن تاکسی پیشت میمونه پس تصمیم گرفتی بالاخره سوالی که به ذهنت رسیده بود رو بپرسی
-جونگکوکا
+هوم؟
همونطور که دستاش توی جیباش بود گفت و به سمتت متمایل شد
-تو...فک میکنی کی ازم خسته بشی؟
با مکث گفتی و زیر چشمی بهش خیره شدی تا جوابت رو بگیری، دستشو از توی جیبش دراورد و زیر موهات روی گردنت گزاشت. جوری که نزدیک بود زمین بخوری به خودش نزدیکت کرد و با مدل عجیبی به چشمات خیره شد
-من شبیه کساییم که از کسی که دوسش دارن خسته میشن؟
به چشمای پر از ستارش نگاه کردی و گفتی
+خب...نه
بوسه ی کوتاهی روی لب هات کاشت و با دیدن سرخ شدن لپات و هول بودنت لبخند دندون نمایی زد و با ذوق لب زد
-افرین دختر خوب!
❥︎ #J_u_n_g_k_o_o_k
۹.۰k
۰۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.