در گلویم چون بغض

در گلویم چون بغض
در سینه ام چون راز
و در گوشم نجوای عاشقانه‌ای
پرنده‌ای که از تو
در من لانه کرده
پرواز نمی‌کند.

👤قاسم پارسایی فر



ششمِ.مردادِ.۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)

‏وأمّر ما لقيت من ألم الهوىقرب الحبيب وما إليه وصولكالعيس في...

نه مرا با تو بودن آسان استنه توان گفتنت "وداع، وداع"عشق!ای ت...

به باز آمدنت چنان دلخوشم که طفلی به صبح عیدپرستویی به ظهر به...

فردا و دیروز با هم دست به یکی کردهدیروز با خاطراتش مرا فریب ...

چندی ترانه می شوم و دم نمی زنمحرف از وجود عالم و آدم نمی زنم...

#آرمان، ای جوانِ پاکی که گل امیدت در چمنزار شهر پرپر شد. ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط