شده با یادِ ڪسے قلبِ تو پُر ڪار شود؟
شده با یادِ ڪسے قلبِ تو پُر ڪار شود؟
پاےِ تو سست و سرت چرخشِ پرگار شود؟
خوابِ چشمانِ تو دزدیده شود تا به سحر؟
دلت از عالم و آدم همه بیزار شود؟
شده با غمزه ے چشمانِ پُر از نازِ ڪسی
بدنت بے مرض افسون شده بیمار شود؟
یا ڪه در اوجِ زمستان و به یک لحظه عبور
خونت از هُرمِ ڪسے جوششِ بسیار شود؟
در هوایے ڪه معطر شده از بازدَمش
چو نباشد نَفَست آه و عزادار شود؟
شب و روزَت همه آیینه ے ماهش گردد
همه جا منعڪسِ عڪسِ رخِ یار شود؟
شده آوایِ طبیعت همه فریاد شود؟
ڪوه و دریا و دَمن صدایِ دلدار شود؟
همچو میثم چو قامت به نوشتن بستی
قلمت نماز و او قبله ے اشعار شود؟
#خاصترین
🦋❤❤🦋
پاےِ تو سست و سرت چرخشِ پرگار شود؟
خوابِ چشمانِ تو دزدیده شود تا به سحر؟
دلت از عالم و آدم همه بیزار شود؟
شده با غمزه ے چشمانِ پُر از نازِ ڪسی
بدنت بے مرض افسون شده بیمار شود؟
یا ڪه در اوجِ زمستان و به یک لحظه عبور
خونت از هُرمِ ڪسے جوششِ بسیار شود؟
در هوایے ڪه معطر شده از بازدَمش
چو نباشد نَفَست آه و عزادار شود؟
شب و روزَت همه آیینه ے ماهش گردد
همه جا منعڪسِ عڪسِ رخِ یار شود؟
شده آوایِ طبیعت همه فریاد شود؟
ڪوه و دریا و دَمن صدایِ دلدار شود؟
همچو میثم چو قامت به نوشتن بستی
قلمت نماز و او قبله ے اشعار شود؟
#خاصترین
🦋❤❤🦋
۴.۰k
۱۷ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.