نشسته ام که تماشا کنم وفای تورا

نشسته ام که تماشا کنم وفای تورا
وبعد گریه کنم بغض شانه های تو را
عجب مرام عجیبی چگونه پی نبرم ؟؟
به خالق اثری اینچنین خدای تو را
چگونه یاد گرفتی که تکیه گاه شوی
در این زمان که غریب است آشنای تو
عصای پیر زمین خورد کاش که آدم ها
به چشم عشق ببیند ماجرای تو
میان مردم این شهر بی وفای ای عشق
نشسته ام که تماشا کنم وفای تو 😔نفسم 😔
دیدگاه ها (۳)

فلک نیم دنگ غم نیم دنگ شادی شدم راضی ولی بر من ندادی غم کل ج...

خسته ام از تمام چیزهای که در بیرون به پایان رسید اما در درون...

میسوزم ومیسازم 😔😔😔

🤣🤣🤣

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط