تو حس دیدن نور بعد از گذروندن ساعتها

تو حسِ دیدن نور بعد از گذروندنِ ساعت‌ها
توی تاریکی ای، تو زیباییِ موزیکای شادمهری،
تو وصال بعدِ مدت‌ها انتظاری و تو یه مجموعه
از همه حسای قشنگ دنیا. برای دیدنِ تو، همه
چشم های دنیا، برای لمس کردنت، همه انگشت های
دنیا و برای دوست داشتنت، همه قلب های دنیا
کم ان.
میدونی یه وقتا از همه جا بریدی وقتی از همه خسته ای ی اتفاقی میفته که همه چیو عوض میکنه انگار خدا کتاب داستان زندگیتو ورق میزنه و میرسونتت به اون صحفه که قسمتِ، قشنگه داستانه
تو قشنگترین قسمتِ داستان زندگیِ من بودی :)
دیدگاه ها (۴.۷k)

من قصه‌ی فراق تو را چال کرده‌امحاصل چه شد؟!جوانه زدی، بیشتر ...

زندگیمون وقتی سخت شد که برای عادی‌ترین و کوچک ترین خواسته‌ ه...

ولی یه واقعیتی رو می خوام بگم؛ تموم اون روزایی که سرم و می گ...

منو با هرکسی نمیبینی اگه با کسی دیدی یا آدم حسابین،یا آدمای ...

ظلمی ک ب ییلدیز میشه ب هیچکس تا حالا نشده💔🥀ملک شخصیت منفی شد...

من حرفای قشنگی بلد نیستم ولی؛,وقتایی که حرف می‌زدیم شده بود ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط