آخ که میرود دل غافل بیقرار من

آخ! که می‌رود دل ِ ،  غافل ِ بیقرار ِ من
رحم نمی‌کند کسی، هیچ به حال زار من

در هوس ِ قمار او ، مانده خیال ِ عاشقم
کاش که با خوش خبری، مست کند خمار ِ من

شرح دهم کوچه به کوچه از عبور لحظه ها
مانده خیابان و گذر ، پشت ِ سر ِ غبار ِ من

قصه‌ی دیوانگی ام نُقل #شب و شراب شد
نیست کسی نیست کسی، نیست به انتظار من

کنج لبت نه جای من، راه تو نیست پای من
بوسه زدن به پای تو ، تاج من ، اعتبار ِ من

چشم تو چشمه ها شده، خشم تو آشنا شده
مِهر نمی‌کنی ولی ، قهر ِ تو ، ماندگار ِ من

زار و نحیف مانده دل، خوار و خفیف خوانده دل
چیست بجز نگاه ِ تر .، ترانه .، ابتکار من؟!

گرچه اسیر و بنده ات،گرچه دلیل خنده ات
هرچه شدم، خوشم در آن ، مایه افتخار من!

خواب و خوراک من که نه! مستی و تاکِ من که نه!
خاک و هلاک کن کمی ، ای غم بیشمار من!🦋🦋

سرزمینِ شیرین و فرهاد
دیار کرمانشاهان
سفر تنهایی دلتنگی
دیدگاه ها (۰)

زبانم را نمی‌فهمند حتی هم زبانانمنمی‌فهمم جهانی را که خود هم...

جز توهیچ چیز و هیچکس دو جا و یکى نیست.هم‌زمان فرسنگ ها از من...

پیشانی بلند تو خود ، بوسه‌گاہ شدشورم میان شورو هیاهو سه‌گاہ ...

گل من جانی و    جانان    توامتو که در جانی و من جان توامسر چ...

با حالتی نزار گرفتارِ خود شدمبا چشم اشکبار گرفتارِ خود شدمگر...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

پارت دوم فیک بازگشت اخر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط