شاید من

شاید من
فقط می خواهم
فراموش کنم...
که مردی را دوست می دارم
که خط هایِ دستش
شبیه نقشه ی وطنم هست ...
و میخواهم فراموش کنم
که
وقتی از من گرفته شد
من از وطنم محروم شدم ...
( گفتی ک
بویِ زلفت ... گمراهِ عالمم کرد
گمراهیِ تو را می پرستم )
دیدگاه ها (۱)

با تو نگفته بودم ... دلتنگی های آدمی را، باد ترانه ای می خوا...

امروز در این شهر ویران، تهران، بی کسی و تنهایی خوب ب جونم رخ...

آیا دوباره بهار می رسد ؟!!!نگاهم کن ... نگاهِ تو باران ... ن...

نه می توانیم بمیریم، نه می توانیم زندگی کنیمنه می توانیم همد...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

#دوستت‌دارم‌نترس... گفتی: «می‌ترسم از احساسات طوفانی و وحشی‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط