دلم یک حس تازه می خواهد.
دلم یک حس تازه میخواهد.
یک دلخوشی بندانگشتی.
یک پاییز میان تابستان.
مثل حس سبکی بعد از گریه،
یا ذوق کودکی دبستانی برای خریدن وسایل مدرسه،
یا لذت خیس شدن زیر باران در حیاط مدرسه به بهانه آبخوری،
یا حال خوش قرارهای بعد از مدرسه در کوچه،
یا حس شیرین بوسه مادر بعد از دیدن اولین بیست دیکتهمان،
یا شارژ شدن بعد از گفتن جمله " به تو افتخار میکنم "پدر،
یا انتظار کشیدن برای آخر هفته و قصههای شیرین مادربزرگ،
یا جنب و جوش های کودکانه مان برای درست کردن آدم برفی در حیاط پدربزرگ...
اینها همان هوای تازه اند که در شلوغیهای بزرگسالی تبدیل شدهاند
به خاطره هایی که هر از گاهی عجیب دلم بهانه شان را می گیرد...💚🌱
👤ناهید آقاطبا
#Nostálgico_Time
یک دلخوشی بندانگشتی.
یک پاییز میان تابستان.
مثل حس سبکی بعد از گریه،
یا ذوق کودکی دبستانی برای خریدن وسایل مدرسه،
یا لذت خیس شدن زیر باران در حیاط مدرسه به بهانه آبخوری،
یا حال خوش قرارهای بعد از مدرسه در کوچه،
یا حس شیرین بوسه مادر بعد از دیدن اولین بیست دیکتهمان،
یا شارژ شدن بعد از گفتن جمله " به تو افتخار میکنم "پدر،
یا انتظار کشیدن برای آخر هفته و قصههای شیرین مادربزرگ،
یا جنب و جوش های کودکانه مان برای درست کردن آدم برفی در حیاط پدربزرگ...
اینها همان هوای تازه اند که در شلوغیهای بزرگسالی تبدیل شدهاند
به خاطره هایی که هر از گاهی عجیب دلم بهانه شان را می گیرد...💚🌱
👤ناهید آقاطبا
#Nostálgico_Time
۲۰.۷k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.