عجیب است این مرد در کنارش در غمگینترین لحظات ارامم و
عجیب است این مرد ، در کنارش در غمگینترین لحظات ، ارامم و ارامش جوری وجودم را در بر میگیرد که در شاد ترین لحظاتم همچین ارامشی سراغی ازم نگرفت...
عجیب پیشش ارامم ،
نمیفهممش که چگونه با این حجم از درد زیبایی روحش را نابود نکرده... گاه دلم میخواهد طوری در آغوشم بگیرمشو قدردانی تمام لحظاتی که کنارم بود با انکه کسی کنارش نبود به جه بیاورم ؛ میخواهم در آغوشم بکشمش ، و بگویم ،:
" زیبایی !، به زیبایی ات نگاه میکنمو میگویم که اگر جرم نباشد ستایشت میکنم ، "
اری ، همینقدر زیباست ! احساساتش ... قابل بیان نیست ، اما به هنگام نگاه کردن به او ، میتوانم زیبایی های غم را ببینم ، سوخت اما نه با آتش ، با سرمای احساساتش ؛ اما زیباست ، درد عجیب شاهکاری دارد...
عجیب پیشش ارامم ،
نمیفهممش که چگونه با این حجم از درد زیبایی روحش را نابود نکرده... گاه دلم میخواهد طوری در آغوشم بگیرمشو قدردانی تمام لحظاتی که کنارم بود با انکه کسی کنارش نبود به جه بیاورم ؛ میخواهم در آغوشم بکشمش ، و بگویم ،:
" زیبایی !، به زیبایی ات نگاه میکنمو میگویم که اگر جرم نباشد ستایشت میکنم ، "
اری ، همینقدر زیباست ! احساساتش ... قابل بیان نیست ، اما به هنگام نگاه کردن به او ، میتوانم زیبایی های غم را ببینم ، سوخت اما نه با آتش ، با سرمای احساساتش ؛ اما زیباست ، درد عجیب شاهکاری دارد...
- ۵.۷k
- ۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط