Fatima💛
Fatima💛
کاش گاهی می شد
می نشستی رو به رویِ چشمانش
و می گفتی
دلم گرفته !
او اصرار می کرد که بداند چرا !
و تو لال زبانی بگیری و نگویی
شانه هایت را بگیرد تکان بدهد
در چشمانت زل بزند
بگوید :
بگو ! می شنوم؛ تمامش را
بخواهی بگویی اما نتوانی
بخواهی بگویی اما بغض راهِ گلویت را ببندد
بخواهی بگویی
تو را دوست دارم اما
نمی گذارند
بخواهی بگویی من حتی
به کم بودنت به نبودنت
و همین دوست داشتنِ ساده راضی ام اما
آنها که کنارت با تو روز می گذارنند نمی گذارند
بخواهی بگویی
وقتی با تو و کنارِ تو می خندند
من دلم می گیرد
بخواهی بگویی آن آدمها را دوست نداری
هزار حرف بخواهی بگویی اما
لال شوی
سرت را پایین بگیری
و آرام بگویی :
خوب م دیگر
و باز راضی شوی
به دوست داشتنی چنینی
با دوست داشتنی
لال شده
کاش گاهی می شد
می نشستی رو به رویِ چشمانش
و می گفتی
دلم گرفته !
او اصرار می کرد که بداند چرا !
و تو لال زبانی بگیری و نگویی
شانه هایت را بگیرد تکان بدهد
در چشمانت زل بزند
بگوید :
بگو ! می شنوم؛ تمامش را
بخواهی بگویی اما نتوانی
بخواهی بگویی اما بغض راهِ گلویت را ببندد
بخواهی بگویی
تو را دوست دارم اما
نمی گذارند
بخواهی بگویی من حتی
به کم بودنت به نبودنت
و همین دوست داشتنِ ساده راضی ام اما
آنها که کنارت با تو روز می گذارنند نمی گذارند
بخواهی بگویی
وقتی با تو و کنارِ تو می خندند
من دلم می گیرد
بخواهی بگویی آن آدمها را دوست نداری
هزار حرف بخواهی بگویی اما
لال شوی
سرت را پایین بگیری
و آرام بگویی :
خوب م دیگر
و باز راضی شوی
به دوست داشتنی چنینی
با دوست داشتنی
لال شده
۳۰.۳k
۲۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.