💜🔥
💜🔥
تو حتی از خودِ زیبایی هم زیبا تِر میزنی.
تو حتی از خودِ آرامش هم آرامش تِر میزنی.
تو حتی از خودِ ماه هم لای ماه تِر میزنی.
تو حتی از خودِ کلی دنتُ شکلات و رابطتت با اونا هم دَنت تری.({[ یادته ی بار یجا بهت گفتم میبینمت یاده شکلات میفتم !؟😂💋🙁💋 من خیلی خوب یادمه که تو برگشتی گفتی ایبابا😐😂 ]})
تو حتی از خودِ روشنایی هم خورشید داغ تِر میزنی.
اگر تمام خوبیها، زیباییهای دنیا رو کنار هم بذارم میشد تهش تو.
تو توصیف من از رمیص کارنش هستی.
میدونم خیلی دوست داری بدونی 🤷🏿♂😂🤦🏿♂👒
🚶🏿♂♥️:من تورو آنگونه دوست دارم که هیچ کس رُ نداشتم.
تو رُ آنگونه میبینم که هیچکس رُ ندیدم.
تو رو آنگونه میشنوم که هیچکس رو نشنیدم.
تو رو آنگونه در آغوش میگیرم که هیچکس رو نگرفتهام.
🐾❄️)) به کفشام قسم میخورم ^ دارم راستشو میگم
آره ، تو یکی دلبر نشدنی ترین و بهترین فرد نه جز نه تو یدونه زندگیمی که با همه داشتانش فرق داره ، و من انگار بگا دادم یکیو میبینم.یکیو میخورم.یکیوزل میزنم. یکیو دوست دارم. یکیو جا دارم تو قلبم. (ی جای مخصوص که اگه تو ام نباشی خالیه ،🦑🎭 اونجا رو نه به کسی نشون میدم نه اجازه میزارم جاشو بگیرا و قصد دستکاری کردن داشته باشه)
حالا بم بده بگو فکر شو میکردی اون کارن که تو آره اینجوری بودی که الان رفیقشی و باس درست پیش بری و تو ام رمیص همچنان پای دلت بودی کم نگم ، شاید من احمق بنظر شدم که دیر متوجه شده حضور تو شده باشم. تاجایی که دلت بخواد من گند زدم و حتا دلتو شکوندم وقتی که از حست یجورایی خبر نداشتم و فکر میکردم تو فقط گیر دادی اینکه تو خوشت بیاد ، منم چون دورم پر همین نگاه و اداست ، دیگه کلافه شده بودم. ک کم کم همه رفتن و تو موندی دیگه من خب گیج شدم اینکه تا یروز تو کفتن باهات آشنا شن و دو ساعت دو روز بعد دوهفته ی بعد دیگه حداکثرش الی دو ماه درحد سر تکون دادن ریکشنشون میشه .. اما تو ثابت بودی و واسه همینه که فکر میکردم تو باس رفیق خوبی باشی ، بگو فکرشو میکردی حتا به این وحشتش فکر کن که نمیشد خدایی رمیص/اون کارن یه نفر دیگه صاحاب داشته و اصلا چطور شد الان میلی جونمم میدم واسه تو.
خیلی عوضم کردی. و همچنین عوضی😂😞💔🦋
🚶🏿♂👗
تو حتی از خودِ زیبایی هم زیبا تِر میزنی.
تو حتی از خودِ آرامش هم آرامش تِر میزنی.
تو حتی از خودِ ماه هم لای ماه تِر میزنی.
تو حتی از خودِ کلی دنتُ شکلات و رابطتت با اونا هم دَنت تری.({[ یادته ی بار یجا بهت گفتم میبینمت یاده شکلات میفتم !؟😂💋🙁💋 من خیلی خوب یادمه که تو برگشتی گفتی ایبابا😐😂 ]})
تو حتی از خودِ روشنایی هم خورشید داغ تِر میزنی.
اگر تمام خوبیها، زیباییهای دنیا رو کنار هم بذارم میشد تهش تو.
تو توصیف من از رمیص کارنش هستی.
میدونم خیلی دوست داری بدونی 🤷🏿♂😂🤦🏿♂👒
🚶🏿♂♥️:من تورو آنگونه دوست دارم که هیچ کس رُ نداشتم.
تو رُ آنگونه میبینم که هیچکس رُ ندیدم.
تو رو آنگونه میشنوم که هیچکس رو نشنیدم.
تو رو آنگونه در آغوش میگیرم که هیچکس رو نگرفتهام.
🐾❄️)) به کفشام قسم میخورم ^ دارم راستشو میگم
آره ، تو یکی دلبر نشدنی ترین و بهترین فرد نه جز نه تو یدونه زندگیمی که با همه داشتانش فرق داره ، و من انگار بگا دادم یکیو میبینم.یکیو میخورم.یکیوزل میزنم. یکیو دوست دارم. یکیو جا دارم تو قلبم. (ی جای مخصوص که اگه تو ام نباشی خالیه ،🦑🎭 اونجا رو نه به کسی نشون میدم نه اجازه میزارم جاشو بگیرا و قصد دستکاری کردن داشته باشه)
حالا بم بده بگو فکر شو میکردی اون کارن که تو آره اینجوری بودی که الان رفیقشی و باس درست پیش بری و تو ام رمیص همچنان پای دلت بودی کم نگم ، شاید من احمق بنظر شدم که دیر متوجه شده حضور تو شده باشم. تاجایی که دلت بخواد من گند زدم و حتا دلتو شکوندم وقتی که از حست یجورایی خبر نداشتم و فکر میکردم تو فقط گیر دادی اینکه تو خوشت بیاد ، منم چون دورم پر همین نگاه و اداست ، دیگه کلافه شده بودم. ک کم کم همه رفتن و تو موندی دیگه من خب گیج شدم اینکه تا یروز تو کفتن باهات آشنا شن و دو ساعت دو روز بعد دوهفته ی بعد دیگه حداکثرش الی دو ماه درحد سر تکون دادن ریکشنشون میشه .. اما تو ثابت بودی و واسه همینه که فکر میکردم تو باس رفیق خوبی باشی ، بگو فکرشو میکردی حتا به این وحشتش فکر کن که نمیشد خدایی رمیص/اون کارن یه نفر دیگه صاحاب داشته و اصلا چطور شد الان میلی جونمم میدم واسه تو.
خیلی عوضم کردی. و همچنین عوضی😂😞💔🦋
🚶🏿♂👗
۶.۵k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲