دلم بدون تو هی بهانه میگیرد

دلم بدون تو هی بهانه می‌گیرد
سراغ یک غزل عاشقانه می‌گیرد
همان غزل که نوشتی درون چشمانت
و بعد از آن گل سرخی جوانه می‌گیرد
ولم نمی‌کند آن خاطرات پر احساس
که لحظه لحظه دلم را نشانه می‌گیرد
هوا هوای چموشی ست روح باران هم
از این هوای غریب میانه‌ می‌گیرد
کسی نخواست بفهمد چرا دل شاعر
ز دست محفل انس شبانه می‌گیرد
در آن غزل که نوشتی چقدر معصوم است
پرنده ای که زدست تو دانه می گیرد
تو را به جان غزل های خستگی هامان
به آن تبی که ز چشمت زبانه می‌گیرد
خدا کند که پرنده رها شود از درد
همان پرنده که بی تو بهانه می‌گیرد....!!

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

داغ تو را از همه دارا ترمدرد تو را از همه درویش ترهیچ نریزد ...

یار و همسر نگرفتــــــم که گـــــــــــرو بود سرمتــــو شدی ...

امیدوارمچشمانتون بدرخشد ازبارقه های امیدولبانتون با لبخندمِه...

می‌خواهم از تو بنویسمبا نامت تکیه‌گاهی بسازمبرای پرچین‌های ش...

دلم بدون تو هی بهانه می‌گیردسراغ یک غزل عاشقانه می‌گیردهمان ...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط