عاشقانه های شبنم

"گم شده در خاطراتت نوجوانی های من
نیستی تا که بفهمی حال من را جای من"
سوی چشم و قوت از پا رفته و پیری شدم
عمر را بر باد دادم اینچنین ای وای من
خستگی ها با تو با دمنوش می‌رفت از تنم
از دهان افتاده بعد از تو کماکان چای من
دیدگاه ها (۰)

پندانه روانشناسی

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

شب آروم نبود؛ از اون شب‌هایی که باد هی لای درخت‌ها زوزه می‌ک...

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط