دوازد شب ب بعد همین هجوم احساساتی غریب نا آشنا و

-دوازدھ شب بہ بعد همینِ... هجوم احساساتی غریب، نا آشنا و دردناک. کہ نہ میشہ گریشون کرد، نہ میشہ فراموششون کرد، نہ حتی میشہ ازشون دل کند'
دیدگاه ها (۲۱)

من ماه بودم، تو خورشید . از هم دور بودیم . گفته بودن حق ندار...

-مرا زیبا بہ یاد بیاور. نامه‌هایی برایت نوشتم، شعرهایی برایت...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

boundary of the flamespart 5دخترک نمیدانست چرا و چطور،اما ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط