یک صبح کاملا ناآرام
داشتم روی لبه جدول راه میرفتم تا برسم به سرویس و برم سر کار...
تو گوشم پشت این پنجره های ناصر عبداللهی پلی شده بود...
حالا چرا روی جدول؟!
اینم یه راه جدید هست برا اینکه آدم جلوی گریه کردن خودشو بگیره اونم قبل اینکه بره سر کار...
خلاصه داشتم راه میرفتم که...
ادامه داره
تو گوشم پشت این پنجره های ناصر عبداللهی پلی شده بود...
حالا چرا روی جدول؟!
اینم یه راه جدید هست برا اینکه آدم جلوی گریه کردن خودشو بگیره اونم قبل اینکه بره سر کار...
خلاصه داشتم راه میرفتم که...
ادامه داره
۸.۱k
۳۰ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.