🌹 علی اصغر دستغیب ← یک ماهی می شد عبدالحمید به جبهه بازگش
🌹#علی_اصغر_دستغیب ← یک ماهی میشد عبدالحمید به جبهه بازگشته بود که به من تماس گرفت و وصیت کرد:📞من جمعه صبح، ساعت ۴ #شهید میشوم🕊️جنازه من را برای شما میآورند، مرا مثل حضرت زهرا شبانه (ساعت ۹ شب) تشییع کنید💫 به غیر از پدر و مادرم و چند نفر از بچههای #سپاه که اسمشان را گفت، کسی در مراسم من نباشد.»‼️او طبق حرفهایش با اصابت ترکش به حلقومش شهید شد🕊️به وصیتش عمل کردیم، شب بود🌙وقتی پيکرش به من سپرده شد خدا شاهد است هيچ احساس وزنی از اين جسد نکردم‼️پيکر خيلی سبک بود‼️در همين لحظه که غرق در اين واقعه عجيب بودم‼️ناگهان صدای فرياد آقای #صمدعابدی (که بعدها شهید شد) را شنيدم✨که با صدای بلند نام #امام_زمان را صدا میکرد💚 ايشان گفت وقتی پيکر را به دست شما دادند من به چشم خود ديدم آقايی نورانی (که علائم خاصی را از ايشان ذکر میکرد)💫وارد قبر شد و جسد را گرفت و داخل قبر گذاشت‼️لذا من بی اختيار نام امام زمان را فرياد زدم.»💚 به بچه ها گفتم #دعای_فرج بخوانند🌼 صورت شهید نورانی شده بود.
پیش بینی مکان قبر
یکی از دوستانش نقل میکند، هفتمِ شهید فرهاد شاهچراغی، به همراه عبدالحمید به دارالرحمه رفته بودیم. عبدالحمید به جایی اشاره کرد و همان جا نشست. با دست خاکهای آن محل را صاف کرد و با انگشت روی آن نوشت: مدفـــن #پاسدار_شهیــــــد، فدایی امام زمان – #عبدالحمید_حسینــــی. پنج ماه بعد وقتی پیکر شهیدش از #عملیات_بیت_المقدس بازگشت، پدر _شهید_علی_خضری دوست صمیمی عبدالحمید درخواست کرد که قبر ایشان را بالای سر فرزند او بکنیم و آنجا دفن کنیم. قبـــر اول که کنده شد، به آب رسید. قبـــر دیگری کندند، آن هم به آب رسید و پر آب شد و بالاخره قبر ایشان در همان نقطهای که خودش اشاره کرده بود آماده شد. بی آنکه ما به کسی از این پیش گویی چیزی گفته باشیم.
پیش بینی مکان قبر
یکی از دوستانش نقل میکند، هفتمِ شهید فرهاد شاهچراغی، به همراه عبدالحمید به دارالرحمه رفته بودیم. عبدالحمید به جایی اشاره کرد و همان جا نشست. با دست خاکهای آن محل را صاف کرد و با انگشت روی آن نوشت: مدفـــن #پاسدار_شهیــــــد، فدایی امام زمان – #عبدالحمید_حسینــــی. پنج ماه بعد وقتی پیکر شهیدش از #عملیات_بیت_المقدس بازگشت، پدر _شهید_علی_خضری دوست صمیمی عبدالحمید درخواست کرد که قبر ایشان را بالای سر فرزند او بکنیم و آنجا دفن کنیم. قبـــر اول که کنده شد، به آب رسید. قبـــر دیگری کندند، آن هم به آب رسید و پر آب شد و بالاخره قبر ایشان در همان نقطهای که خودش اشاره کرده بود آماده شد. بی آنکه ما به کسی از این پیش گویی چیزی گفته باشیم.
۱.۰k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.