مجازی بیدار شد

مجازی بیدار شد.
مجازی راه رفت.
مجازی نوشید.
مجازی خندید.
مجازی سکوت ،
مجازی انقلاب ،
مجازی شک کرد.
مجازی دنبالت گشت.
مجازی پیدات کرد.
مجازی تو رو خواست.
مجازی عشق بازی کرد باهات سیگار کشید باهات.
مجازی دلتنگت شد.
مجازی خسته شدی.
مجازی رفتی.
حقیقی اشک ریخت.
حقیقی دردش گرفت.
حقیقی نبودی.
حقیقی تنها شد.
حقیقی مُرد...
دیدگاه ها (۱۱)

ما فکر میکردیم مثل آب خوردن است فراموش کردن...!گفتیم برود ما...

یادشان نیست که با پای خودشان آمدند و گفتند: سهم دل من می شوی...

خداوند خودش در دل آدم گذاشت که سیب بچیند ولی به حوا '' نه ''...

من راجب تو،با خدا خیلی حرف زدم..خیلی سرش داد زدم...گله و شکا...

برای جشن ترشی خبرم کرد جیمین خبیثانه گفت : منو خبر نمیکنه می...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۸۷ای چون : اگه نبودی امروز نقشه های...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۴۹ (。☬⁠。⁠)⁩پرن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط