فردي نزد حکیمی آمد و گفت :
فردي نزد حکیمی آمد و گفت :
خبر داری فلانی درباره ات
چه قدر غیبت و بدگویی کرده؟
حکیم با تبسم گفت :
او تیری را بسویم پرتاب کرد
که به من نرسید ...
تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی
و در قلبم فرو کردی ؟؟؟
یادمان نرود هرگز سبب نقل کینه ها
و دشمنی ها نباشیم ...
خبر داری فلانی درباره ات
چه قدر غیبت و بدگویی کرده؟
حکیم با تبسم گفت :
او تیری را بسویم پرتاب کرد
که به من نرسید ...
تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی
و در قلبم فرو کردی ؟؟؟
یادمان نرود هرگز سبب نقل کینه ها
و دشمنی ها نباشیم ...
۵.۵k
۱۹ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.