از دست دادن از چشمهای آدم مشخص میشود

از دست دادن از چشم‌های آدم مشخص می‌شود.
از راه رفتنِ آدم،
از خیره ماندنش به خیابان،
به در ، به پنجره، به دورهای دست.
وقتی لبخندت سعی می‌کند، دردی که از شدت بغض، از پیشانی‌ات به سمتِ چشم‌هایت کشیده می‌شود را پنهان کند تا مبادا اشک راه گونه‌هایت را بلد شود.
وقتی هیچ آمدنی کفاف نمی‌دهد،
هیچ آغوشی به کار نمی‌آید و هیچ دوستت دارمی آنی نیست که باید؛
از دست دادن از چشم‌های آدم مشخص می‌شود...
دیدگاه ها (۹)

از یاد نبر که از یاد نبردمت، از یاد نبر که باران شدم تو را و...

هی دستهایت را حلقه می‌کنی دور خیال تنش ، سفت می‌فشاری تن نرم...

یک جایی از زندگیت هم هست که رو به خودت می‌ایستی، با دقت خودت...

من پسرت بودم خدا، خدای خوب، خدای مهربان. من پسرت بودم. گیرم ...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط