نوشته بود: دلتنگم نه دلتنگ آدم خاصی ...
نوشته بود: دلتنگم نه دلتنگ آدم خاصی ...
بیشتر بیتاب کیفیت عشقم ، چنان بیتاب که خودم را در حالی مییابم که میتوانم عاشق نیمی از زنان زمین شوم ...
برایش نوشتم: از خودت به عشق فرار نکنی کاش.
صبور بمان ، هر تمنایی برای دوستداشتن دیگری در ذاتش نشانی از تشنگی برای دوستداشتن خویش دارد...
تحمل کن، برنگرد به آن روزها، به آن خیابانها ، برنگرد به آن یادها ، به آن خیالها...
برگشتن و به پشتسر نگریستن گاهی تاوانش یک عمر حسرت است. شبیه داستان اورفئوس که در آخرین لحظه تردید کرد که معشوقش به دنبالش است یا نه به عقب برگشت و با چشمانش دید که زن به غبار تبدیل شد و رویا به سراب...
با خودت بمان تا جایی که جانش هست...
از ترس فردا به دیروزت پناه نبری کاش...
سکوت کرد. بعد مدتی نوشت: چه حیف که آدمها کمتر دیگر نامه مینویسند.
جواب دادم شاید به این دلیل که به ندرت کسی را پیدا میکنی که چنان کیفیتی داشته باشد که به نامه نوشتن بیارزد ، نامه نوشتن را بفهمد ...
بیشتر بیتاب کیفیت عشقم ، چنان بیتاب که خودم را در حالی مییابم که میتوانم عاشق نیمی از زنان زمین شوم ...
برایش نوشتم: از خودت به عشق فرار نکنی کاش.
صبور بمان ، هر تمنایی برای دوستداشتن دیگری در ذاتش نشانی از تشنگی برای دوستداشتن خویش دارد...
تحمل کن، برنگرد به آن روزها، به آن خیابانها ، برنگرد به آن یادها ، به آن خیالها...
برگشتن و به پشتسر نگریستن گاهی تاوانش یک عمر حسرت است. شبیه داستان اورفئوس که در آخرین لحظه تردید کرد که معشوقش به دنبالش است یا نه به عقب برگشت و با چشمانش دید که زن به غبار تبدیل شد و رویا به سراب...
با خودت بمان تا جایی که جانش هست...
از ترس فردا به دیروزت پناه نبری کاش...
سکوت کرد. بعد مدتی نوشت: چه حیف که آدمها کمتر دیگر نامه مینویسند.
جواب دادم شاید به این دلیل که به ندرت کسی را پیدا میکنی که چنان کیفیتی داشته باشد که به نامه نوشتن بیارزد ، نامه نوشتن را بفهمد ...
۱۰.۸k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.