راز بقا
در دل زمین، جایی که لانهای گرم و آرام پنهان شده بود، مادر خرگوش با مهربانی بچههای کوچکش را شیر میداد. میان آن جمع پشمالو، یک بچهگربه کوچک هم جا خوش کرده بود؛ آرام و بیصدا، درست مثل یکی از آنها، از گرمای لانه لذت میبرد.
اما ناگهان سایهای نرم بر ورودی لانه افتاد. مادر گربه آمد، با نگاهی پر از مهر، بچهاش را به آرامی برداشت و در آغوش گرفت. سپس بیصدا راه خانه را در پیش گرفت. لحظهای کوتاه اما پر از گرما، جایی که دو خانوادهی کوچک در زیر زمین مسیرشان به هم گره خورد.
#حیوانات
#طبیعت
#راز_بقا
#همزیستی
#وات
اما ناگهان سایهای نرم بر ورودی لانه افتاد. مادر گربه آمد، با نگاهی پر از مهر، بچهاش را به آرامی برداشت و در آغوش گرفت. سپس بیصدا راه خانه را در پیش گرفت. لحظهای کوتاه اما پر از گرما، جایی که دو خانوادهی کوچک در زیر زمین مسیرشان به هم گره خورد.
#حیوانات
#طبیعت
#راز_بقا
#همزیستی
#وات
- ۲.۰k
- ۱۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط