حسرت

حسرت
Part:10
کوک:بابا نام نام خیلی شیرینه نام نام'درحال خوردن موچی'
دا یون:حرف نزن بخور
هایون:عزیزم ما بریم خونه
دا یون:خونههههههه؟؟؟؟!!!!!!!
جونگ سو:بریم عشقم'برا دا یون زبون در میاره'
دا یون:پدصگ عنتر
کوک:من برم بخوابم
دا یون:-_-
هایون:بای
دا یون:بای
"7ساعت بعد"
دا یون:اوه چه کیسی ازش رفت
کوک:چیه دلت خواست؟'حرصی'
دا یون:برو بابا پسره یه کیس با دختره داشت دیگه دلت خواست چه صیغه ایه؟!
کوک:من میرم با بم بازی کنم
دا یون:منم بیام؟!
کوک:از من اجازه میگیری؟'خنده'
"30مین بعد"
دا یون:واح عرق کردم ایش گرم شد اوفف'داره آب میخوره'
کوک:آره بم خیلی شیطونه'خنده'
دا یون:پایه ای بریم فیلم ببینیم؟!
کوک:یس
"1ساعت بعد"
کوک:عم خیلی بد بود!
دا یون:موافقم
کوک:خب بریم بیرون؟!
دا یون:اوه اصلا حال ندارم میخوام بخوابمم
کوک:حله تو برو بخواب من میرم بیرون به کارام برسم سریع میام
دا یون:اوکی
"ویو دا یون"
انقدر خسته تا رو تخت دراز کشیدم
خوابم برد.
"2ساعت بعد"
از خواب بلند شدم رفتم پایین دیدم کسی نیست که یهو در باز شد.
کوک اومده بود ولی چرا اینجوری بود. سر و وضعش همه خاک شده بود.
سریع رفتم جلو بهش گفتم
دا یون:کوک چرا اینجورییی؟!'نگران'
کوک:مهم نیست
دا یون:یعنی چی مهم نیست ها؟!
کوک:گفتم مهم نیست
دا یون:ساکت شو گفتم چرا اینجوری؟!
کوک:گفتم مهم نیست'داد نسبتن بلند'
دا یون:اوکی'سعی داره بغضشو قورد بده'
کوک:من واقعا متاسفام دا یون
دا یون:مهم نیست
کوک:دا یون من دعوا افتادم.
دا یون:
کوک:بخاطر تو!!!
دا یون:بخاطر من؟!
کوک:آره دوست دارم!
دوست ندارم بجز من با کسی دیگه باشی:)
دا یون:کوک من نمیدونم!
کوک:من میتونم بهت وقت بدم.
دا یون:تا یک ماه بهم وقت بده!
کوک:اوکی
دیدگاه ها (۲)

حسرت Part:11"ویو دا یون"من و کوک خیلی باهم وقت میگذروندیم. خ...

حسرت Part:12"ویو هایون"زنگ زدم که دیدم بعد چندتا بوق برداشتم...

#سناریوموضوع:وقتی داری قهوه میخوری و یهو تفش میکنی.*چون قهوش...

#سناریوموضوع:وقتی یکی داره نصیحتت میکنه و تو میگی ک* نگو باب...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۱

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟭𝟭....چند ماه بعد...روزها همین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط