می ترسم

می ترسم...
از جهانی که یخبندان شده
از مردمی که شبیهِ ماشین شده اند
از دلهایی که محبت را منفعت می دانند
و از قابِ عکس هایِ بی روحی؛
که در خیابان، راه می روند...
دلم برای جهانمان می سوزد
و دلگیر می شوم
وقتی برای عزیزانم؛
که میانِ این انبوهِ دنیا پرستی،
هنوز انسان مانده اند؛
کاری از دستم بر نمی آید...
خیالی نیست
ما هم آخرش شبیهِ گذشتگان،
دیر یا زود، تمام می شویم
ولی خدایا یادت باشد؛
قرارمان این نبود...
دیدگاه ها (۱)

توضیح دادنش برای بقیه سخت است اما تو گاهی عامدانه به سهم خود...

اینجا مجازی‌ست و راحت‌ترین کار، حرف زدن!اینجا مجازی ست و راح...

نوعی بی خیالی هست که معمولا بعد از انتظار کشیدن های طولانی پ...

به خودم که آمدم کوله باری از آرزو روزی پشتم سنگینی می کردهر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط