فیکجونگکوک تاتهمائه

فیک‌جونگکوک: تاته‌مائه
part⁶³

اجازه حرف زدن به دختر نداد و به سمتش حمله ور شد

ماده بیهوشی که از قبل در جیبش آماده کرده بود بیرون آورد و در دهان دختر قرار داد و در چندین ثانیه بیهوش شد

دختر سوار ماشین کرد و راه افتاد

تعدادی کمی از مردم آنجا بودن و چنین اتفاقی به چشم ندیدن

_صبح روز بعد_

با سردرد بدی چشماشو باز کرد
دستش روی سرش قرار داد و نشست

وقتی سیاهی چشماش برطرف شد به خوبی اطراف آنالیز کرد

در اتاقی بود با دیواره های کرمی و پنجره‌ای که منظره اش درختان جنگل بود
روی تخت دو نفره قرار گرفته بود

با یادآوری اتفاق دیشب تازه به خاطر آورد که پیش چه کسی است

سریع از روی تخت بلند شد که باعث شد سرش گیج بره و جلوی چشماش سیاهی ، ولی قبل از اینکه بخواد بیوفته خودشو با میز عسلی کوچک که کنار تخت بود گرفت و مانع افتادنش شد

به سمت در اتاق قدم برداشت
دستگیره در آروم گرفت و به سمت پایین کشید

در باز کرد و از اتاق خارج شد
قدم های آرومی روی کفپوش های چوبی برمیداشت
از پله های چوبی پایین رفت که با چان‌یول روبه‌رو شد

چان‌یول: اوح عزیزم بیدار شد؟چرا خبرم نکردی؟

چند قدمی عقب رفت که چان‌یول بهش نزدیک شد

" نزدیک نیا "a.t

سر جاش ایستاد و با لبخندی بر لب روبه‌روی دختر ایستاده بود

چان‌یول:عزیزم چرا اینطوری رفتار میکنی؟!

" منو اینجوری صدا نزن (بلند) "a.t

چان‌یول: چرا صداتو میبری بالا مشکی هست؟!

" مشکل خود توعی ، چرا منو آوردی اینجا؟! (بلند) "a.t

چان‌یول: من که بهت گفتم تو فقط مال منی!

" این چرت پرتاتو تموم کن ، از سرراهم برو کنار (بلند) "a.t

چان‌یول: عزیزم کجا میخوای بری؟

" میرم پیش جونگکوک "a.t

چان‌یول: اسم اون عوضی پیش من نیار (بلند و داد)

" میرم پیش اون ، از سر راهم گمشو کنار (بلند) "a.t

چان‌یول: هیجا نمیری(بلند و داد)

" میرم ، توهم هیچ غلطی نمیتونی بکنی (بلند) "a.t

چان‌یول: بهت نشون میدم غلطی میتونم بکنم یا نه (بلند و داد)

دختر روی کولش انداخت و از پله ها پایین رفت

دختر با مشت روی کمر چان‌یول میزد و تقلا می‌کرد و کمک های بی فایده ای میخواست

" منو بزار پایین (بلند) کمککککککک( بلند) "a.t

وارد اتاق شد ،در قفل کرد و دختر روی تخت انداخت

چان‌یول: بهت نشون میدم مال کی هستی

وحشیانه لباس های دختر در تنش پاره کرد و روش خیمه زد

الله اکبر این همه جلال 👽

چان‌یول عوضی بهش تجاوز کردددددد 🔪🔪🔪(خودم مینویسم بعد خودم فشاری میشم 🥲)
دیدگاه ها (۲۳)

فیک‌جونگکوک: تاته‌مائه part⁶²_شیش ماه بعد_ساعت ۸:۴۶ دقیقه شب...

دوست پسر دمدمی مزاج

╭────────╮ ‌ ‌ ‌ 𝐚 𝐬𝐢𝐩 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮 ‌ ╰────────╯جـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط